⌞ 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝐈𝐗 ⌝

393 72 24
                                    

‌‌‌‌‌
‌‌‌‌
_هر آدمی یه بخشی از وجود تو رو تحت تاثیر قرار میده. بعضیا به زندگیت میان تا نیمه‌های تاریک وجودت رو بهت نشون بدن.
بعضیا میان تا کمکت کنن به آدمی که باید باشی تبدیل بشی. بعضیا هم فرصتی رو ایجاد میکنن، تا تو خودت و توانایی‌هات رو بشناسی، و متوجه بشی که واقعا کی هستی و چی میخوای.
بنابراین ما از روابطمون با آدمای دیگه یا لذت میبریم، یا یاد میگیریم، یا تجربه کسب میکنیم تا رشد کنیم.
‌‌
+وقتی اون فرد با تمام این وجود هنوزم ندونه کی هست و چی میخواد چی ؟
میدونید مردم به همه چیز عادت میکنن! جنگ، صلح، بی عدالتی و حتی گرسنگی.
تلخی فقط اولش تلخه، وقتی هیچ طعم دیگه‌ای برای چشیدن باقی نمونه، بودنش رو به بی‌مزگی کامت ترجیح میدی...
و کافیه یکم کمرنگ تر بشه تا از شکرگزاری همون کسی که این طعم رو به زندگیت تحمیل کرده به گریه بیفتی، بعد که به بوی گندش توی زندگیت عادت کردی... زنده موندن با اونم یاد میگیری.
کسایی که راحت تر عادت میکنن، بیشتر زنده میمونن ...
من به همه چیز عادت کردم به تمام قسمت‌های زندگیم عادت کردم ولی تنها قسمتی که هیچوقت برام عادی نمیشه و بارها و بارها برای خودم مرور میکنم که دردش همیشه تو مغز استخونم باشه نگاه های ادمیه که شب ها از ترس کابوس هاش به اتاق من پناه میآورد و تا صبح تو بغل من میموند
آدمی که من قسمتی از روحمو توش دمیده بودم
بعضی چیز ها هیچوقت برات عادی سازی نمیشه

_و تو به همین عادی سازی نشدنش عادت کردی مرد جوان
تو به همون قسمت تاریک گذشتت عادت کردی که داری هرروز بی صدا تجربش می‌کنی
من اینجا نیستم که بهت بگم آدم بهتری باش
من اینجام بهت بگم با تموم این وجود به گذشته خودت افتخار کن، و سعی کن انسانی بشی که همیشه میخواستی باشی
و ازت می‌خوام حتی به حماقت هات هم افتخار کنی
اشتباهی که همیشه ما آدما میکنیم اینه که وقتی ضربه روحی بهمون وارد میشه برای بقیه زندگیمون اونو برای خودمون تکرار میکنیم و بهونه دستمون میکنیم
زندگی همه ما مثل یک اقیانوسه که مارو توش رها کردن ما خودمون باید بخوایم که غرق نشیم و خودمونو مجبور به یاد گرفتن شنا کنیم
ولی متاسفانه اشتباهی که همه ما انجام میدیم بعد از یک موج بزرگ ناامید میشیم و دیگه تلاشی برای غرق نشدن نمی‌کنیم و بیشتر و بیشتر در عمق فرو میریم اونقدر فرو میریم که همه جا فقط تاریکی محض باشه
موراکامی میگه: ⁠⁣این بخشی از زنده بودن است.
⁣هر کدام از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است.
فرصت‌های از دست رفته، امکانات از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیم. این بخشی از آن چیزی‌ست که به آن می‌گویند زنده بودن.

+زندگی ای که مترادف با مرگه هم زنده بودن محسوب میشه؟

_زندگی ای که مترادف با مرگه هم زنده بودن محسوب میشه بستگی داره تو مرگ رو چی توصیف کنی !
بیا اینجوری نگاهش کنیم تو از دست دادی و دیگه نمیتونی برش گردونی پس الانتو بچسب نزار الان چیزایی که داری رو از دست بدی نزار بیشتر از این غرق بشی فقط کافیه بدنتو شل کنی و به سطح آب بیای بدنت خودش نفس کشیدنو بلده!

𝙒𝙝𝙖𝙩 𝙞𝙨 𝙝𝙖𝙥𝙥𝙞𝙣𝙚𝙨𝙨?? [Minsung]Where stories live. Discover now