لی: بهت نیاز دارم نایل
حین اینکه ناآروم روی راحتی خونه درندشت جیک جابه جا میشه نگاهش و به نایلی که باهاش تماس تصویری گرفته میده و برای بار چندم به به زبون میاره و جواب تکراری چند ثانیه قبلش و دوباره میشنوه
ن: به درک
لی: چرا اینطوری میکنی دارم میگم بهت نیاز دارم
ن: گفتم که به درک!
رفتن جاستین اوضاع رو براش بدتر کرده، انگار تک و تنها مونده و حالا لحظهای برای رفع دلتنگیش به نایل زنگ زده ولی برخلاف تصورش انگار حالا نایل هم از دنده چپ بلند شده
لی: میدونی که اوضاعم خوب نیست همه چیز بهم ریخته و اومدم اینجا.. یکی داره برام دردسر درست میکنه
ن: به درک!
خواست قطع کنه که لیام سریع پیشدستی میکنه
لی: قطع نکن احمق کارت دارم..
نگاهش به چهره بیحالت نایل میفته و کلافهتر لب میزنه
لی: میخواستم بگم دلم برات تنگ..
قبل از اینکه ادامه بده، لحظهای درست مقابل چشمهای گرد شده لیام از پشت گوشی، دخترک مو بلوندی که صورتش زیاد مشخص نیست خودش و جلو میکشه و بوسه کوتاهی روی گونه و لبهای نایل میذاره و باعث حواس پرتی و لبخند ناخودآگاه نایل میشه چیزی که شاید گذشتههای دور وقتی باهم تیک و تاک میزدن، همیشه نصیب لیام میشد حالا یکی دیگه جلوی چشماش صاحب شده بود..
لی: نااااایل
تقریبا عصبی و با حرص اسمش و داد میزنه و باعث میشه نایلِ اخمو و بیحوصله با نگاه کردن بهش دوباره جلوش ظاهر بشه
ن: چته تو؟؟
لی: اون دختره کیییی بود؟؟
ن: به تو ربطی نداره
لی: من اینجا تو خطرم تنها گیر افتادم بعد تو بیخیال من شدی رفتی یکی و پیدا کردی داری باهاش لاس میزنی
ن: یبار دیگه تکرار میکنم به تو مربوط نیست.. در ضمن میدونم جاستین از دستت دیوونه شد و برگشته ولی همچین تنها هم نیستی بالاخره رفتی با مارک لاس بزنی
لی: اصلا تو من و ول کن بگو این دختره یبس کیه؟!
ن: گفتم که به تو مربوط نیست
لی: احمق بخاطر خودت میگم..
نفسش و پر حرص بیرون میده و با حسادت محسوسی غر میزنه
لی: خاک تو سرت کنن باز من دو روز نبودم یه نکبتی و پیدا کردی دور خودت؟! فکر کردی اون هرزه به دردت میخوره؟
ن: درست حرف بزن لیام وگرنه قطع میکنم
لی: باورم نمیشه داری بخاطر یه دختر با من اینطوری حرف میزنی؟ من رئیستم!!
YOU ARE READING
unforgettable [Z.M]
Fanfiction- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی ا...