نویسندهای که نصف شبی آپ کرده کیه؟؟ ببینم اسم رَسا رو بگینااا
انقده ذوق داشتم واس این پارت زودتر آپ کردم
بچه ها سوالاتون و از من بپرسین اگ مشکلی بود بگین من جدا خوشحال میشم ببینم و جواب بدم
راستی
فکر میکنید نقشهی چانیول چیه؟! بلاخره کی جانشین میشه؟!امروز داشتم به فصل دوم فکر میکردم، بعد از تموم این پنجاه شصت پارت فصل اول، با کاپل جدیدمون کامبک بزنم واسه فصل دوم هانا و جریان زندگی چانبک
خیلی جذاب میشه نه؟! دوس داریم بعد از هپی اند فصل یک چه اتفاقاتی بیوفته فصل دوم؟؟هنوز ده دقیقم نشده نوشتن پارت جدید و تموم کردم و دارم میذارم، همچنان قصد حمایت ندارین؟!
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
^ :آیا برای همبستری و تجربه کردن احساسِ پر عطش عشق مشتاق نیستی ناجیِ من؟!
+برای ملاقاتت در زیر نور ماه، سوار بر تیغهای تیز خواهم آمد.
آنطور بیچارهی شهوت و عشقِ روحم میشوی که هوا و عطر هیچ درخت و شکوفهی گیلاسی هواییات نمیکند!
هیکاروی کوچک من...
معشوقهی فریبندهی من! ^{ایدهی این پارت وقتی یخچال تمیز میکردم رسید ذهنم}
_فاک بهش گمشو اونور!
: برمیگردی تو اتاق لوهان!!
_دستم و ول کن اوه سهون وگرنه فردا با یه دماغ شکسته میشینی تو جلسهی شرکت کوفتیت!!
:هربار مجبورم میکنی این حقیقت حقیر و به رخت بکشم زبون نفهم! هزینهی امشب و دادم نمیتونی بدون سرویس بیرون بری.
صدای موزیک با آه و نالههایی که پشت در اتاقهای راهرو پخش میشدن و البته مکالمهی ابدا دوستانهی پسر جوان با اسمی آشنا اوه سهون هم مهر تاییدی به دست چانیول داد تا بدونه راه رو درست اومده.
میدونست پسر جوانِ وحشی از پس خودش برمیاد پس بدون عجله تکیه به مبلهای راحتی زد و محتویات شات الکلش رو سر کشید.
_بله بله میدونم!! از بس احمقی و احتمالا پولات برای جیبت زیادیه که چهار ماهه هم من و از کاسبی انداختی هم خودت و تبدیل کردی به مدل فحش خوردن! بس کن!
مچ دستش همچنان اسیر دست قدرتمند مرد کراوات زدهی پیش روش بود، نگاه خشمگینش رو بهش دوخت و دستش رو محکم عقب کشید.
:میدونی که فرار کنی؟...
_من زود برمیگردم، اما اگه تو امشبم حاضر نشی اون دیک خوشگلت و بکنی تو بوتم از این بار میرم و هر راهی برای اینکه پیدام کنی و میبندم! حالیت شد؟؟
:خودت میدونی تا من و نخوای....
_اره اره اره!! گمشو تو اتاق تا برگردم مرتیکه عوضی مزاحم!!
YOU ARE READING
Hanafubuki_Secret
Romance◈𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ #Hanafubuki_Secret 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ Chanbaek 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 ➪ Romance, Daddykink, Mafia یاکوزای بزرگ ژاپن درست زمانی که قصد داره نوهعزیز و ناز پروردهٔ خودش رو برای حفاظت از یک راز فراری بده، توسط گروه دشمن کشته میشه! هیکارو جوان به دست...