Part37

1.2K 141 25
                                    

وارد دفتر کارش شد و با عجله به سمت لپتاپش رفت که فلش رو بهش وصله کنه تا وقتی جین میاد، سریع تر با هم فایلارو زیر و رو کنن.

چند دقیقه ای گذشته بود که پشت میز کارش نشسته بود و لپتابم جلوش روشن و خودشم با چشمای خشک شده که مقصدشون به سمت در ورودی بودن، منتظر بود تا ببینه کی مستر کیم تشریفشو گم میکنه میاره اونجا!

کلافه از نشستن و انتظار زیاد، پوفی کشید.

+به هر حال اینکه خودم تا قبل از اومدن جین به فایلا نگا بندازم، چیزی از این فلش کم نمیشه

بعد از کشیدن نفسی عمیق، یکی از پوشه هارو که به انگلیسی نوشته بود"introduction"(معنیش میشه مقدمه)باز کرد.

با باز کردن اون پوشه، یه صفحه باز شد که توش چند تا فیلم بود.
بعد از کمی مکث، یکی از اونا رو باز کرد که...

و لحظه ی بعد این جونگ کوک بود که با چشمای از حدقه در اومده به صدای آه و ناله هایی که عاملش فیلمی بود ک در حال پخش بود، گوش میداد.

این یه شوخی مسخره بود دیگه...نه؟

"حتما یه اشتباهی شده"

جمله ای بود ک جونگ کوک مدام تو ذهنش با خودش تکرار می‌کرد.

آخه محض رضای خدا...

چرا باید همچین فیلمی توی فلشی ک قرار بود توش مدرک و سند باشه، وجود داشته باشه؟!

اون فیلما حتی پورن های ساده هم نبودن!
اولین فیلمی ک باز کرده بود سه تا پسر رو نشون میداد ک داشتن تریسام میرفتن!

ضربان قلبش تو کسری از ثانیه به بالاترین حد ممکن خودش رسیده بود...

حتی فکر کردن به اینکه وقتی جین هیونگش کنار نشسته بود و اونم همراه باهاش شاهد همچین صحنه ای بود، باعث می‌شد همونجا خودشو بکشه!

سریع از اون فیلمه و اون پوشه ی مقدمه بیرون رفت.

"باید حتما اشتباهی شده باشه...حتما فلش اشتباهی رو بهم داده"

کلافه دستی به صورتش کشید.

"آخه مرتیکه منحرف...این همه فیلم به چه دردت میخوره!"

ناخودآگاه نگاهش دوباره سمت صفحه ی لپتاپ کشیده شد و چشمش به پوشه ای خورد که اسمش"Bunny Doll " نوشته بود.

با کنجکاوی دستش رو سمت موس برد و مردد اون پوشه رو باز کرد.

با باز کردن پوشه، صفحه ای اومد که توش چندین عکس بود.

با امید اینکه اون عکسا مربوط به سند و مدرک هایی ک اون کیم عوضی راجبشون حرف می‌زد باشه، یکی از اونارو باز کرد و...

با باز شدن یهویی در اتاق، ناخودآگاه تو جاش پرید و عصبی نگاهش رو به عامل این اتفاق داد.

Love or HateWhere stories live. Discover now