سلام❤️ امیدوارم حالتون خوب باشه😍
چه میکنین با هیرمیاوت؟!😭 این آهنگ قلبم رو داره😭❤️
استریم یادتون نرهها😘بابت تاخیر ببخشید، دیشب انقدر خسته بودم که وسط ادیت خوابم برد😭
•~•
سکوت و آرامشی که موقع شام توی خونه حکمفرما بود، حالا با جدا شدن میونگکی از جمعشون و گذاشتن جسم خوابیدهش توی اتاق، به سروصدای دو آلفای کوچکتر و خندههای ناخودآگاه سهون تبدیل شد. چانیول و کای بیتوجه به حضور بکهیون، تقریبا سر هر چیزی که به سهون مربوط میشد بحث داشتن و کمکم جنگ لفظیشون به ضربههای آروم فیزیکی هم کشیده میشد. تا جاییکه کریس برای نجات امگا و بیرون کشیدنش از بین دو برادر کوچکترش، اون رو کنار خودش نشوند اما این دوری به لطف دو آلفایی که به زور خودشون رو دو سمت خالی مبل جا دادن، به سرعت به پایان رسید.
سهون چسبیده به سمت چپ کریس، کنارش نشسته بود و با دستی که دور شونهش حلقه شد، کاملا توی آغوش آلفای بزرگتر جا گرفت. با وجود حمایت دلخواهش، خیلی از مواقع در مقابل کارهای دو الفای کوچکتر چشمهاش رو توی حدقه میچرخوند و گاهی اون هم ریز ریز شروع به خندیدن میکرد. دقیقا مثل همین الان که کای پیشدستی پر از میوه رو سمت امگا گرفت تا به جای نوشیدن مشروبی که چانیول ممنوعش کرده بود از اونها بخوره، اما با ضربهی محکمی که از سمت مقابلش پشت دستش فرود اومد، ظرف توی دستش لق زد و به زحمت تونست میوههای داخلش رو نجات بده. صدای بلند ضربه برای لحظهای همه رو شوکه کرد اما زمانی که پیشدستی دیگهای به سرعت جلوی سهون قرار گرفت، صدای خندهی آروم کریس خندهی امگا رو هم بلند کرد. باورش نمیشد سر اینکه ظرف میوهی کدومشون رو قبول کنه، داشتن به زد و خورد میرسیدن:
×برو اونور کای بسه دیگه... هر چی امشب بهت رو دادم بسه! پات رو از حدت فراتر نذار!
صدای چانیول با وجود جدیت، ته مایهای از خنده و شوخی هم داشت که برای سهون تشخیصش سخت نبود اما از چشمهای گردشدهی برادرش میتونست بفهمه که بکهیون تمام این بحثها رو زیادی جدی گرفته. کای در حالی که یک تکهی کوچک از خرمالوی خشکشده رو بین انگشتهاش نگه میداشت تا سمت دهن سهون هدایت کنه، با خونسردی جواب داد:
+اینجا تو برای من حد و حدود تعیین نمیکنی! هر کاری دلم بخواد میکنم!
دستش هنوز بالا نیومده بود که سر چانیول خم شد و با رد شدن از جلوی کریس طی یک اقدام سریع، خرمالو رو توی هوا بین لبهاش گیر انداخت و با گاز گرفتن نوک انگشتهای کای، سرش رو عقب کشید. چهرهی آلفای کوچکتر از کار چانیول، جمع شد و با حالت چندشی، انگشتهاش رو روی هوا نگه داشت و زیر لب زمزمه کرد:
YOU ARE READING
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧
Werewolf•عنوان | محدودیت •کاپل اصلی | کریسهون، چانهون، کایهون (چانکایریسهون) •کاپلهای فرعی | بکسوهان، سولی •ژانر | فانتزی [امگاورس]، امپرگ، تریسام(فورسام)، اسمات، انگست •محدودهی سنی | +۱۸ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا ⚠️لطفا در صورت داشتن مشکلات ر...