Part 5 - I Like You!

755 197 114
                                    

پارت پنجم: ازت خوشم میاد!

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

پارت پنجم: ازت خوشم میاد!

*به پیام‌ها دقت کنید، صفحه‌ها تکراری نیستن!*

لیسا با همون لبخندی که یه لحظه‌ام محو نمیشد گفت: "امشب باید برم دفتر آقای کیم. خیلی استرس دارم. همه چیز خیلی سریع داره اتفاق میوفته."

+ "آره ولی تو لیاقتشو داری. زحمت زیادی برای طرح‌هات کشیدی و بایدم اینطوری موفق میشدی."

امگا تمام کلماتشو با صداقت بیان کرد. چند ثانیه بعد با دیدن پیامی که به موبایلش اومد، ضربان قلبش به شکل متفاوتی بالا رفت. حالا استرس، کمی ترس و مقدار زیادی هم کنجکاوی با شادیش هم قدم شده بودن!

جونگکوک زودتر از چیزی که مو صورتی در نظر گرفته بود، پیداش شد.

کمی از لیسا فاصله گرفت و گفت: "یه لحظه..."
و طوری ایستاد که صفحه‌ی گوشیش خیلی مشخص نشه.

نباید خیلی مشکوک رفتار میکرد اما بخاطر ضربان بالا رفته‌اش، خیلی تو اینکار موفق نبود. جوابی برای آلفا نوشت و خیلی هم طول نکشید که جونگکوک جوابشو بده.

جیمین نتونست خودشو کنترل کنه تا با نگاه کردن به صفحه چتش با جونگکوک، پوزخند شیطانی رو لباش نیاد

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

جیمین نتونست خودشو کنترل کنه تا با نگاه کردن به صفحه چتش با جونگکوک، پوزخند شیطانی رو لباش نیاد.

اون پسر بالاخره باید گاردشو پایین میاورد و امگای مو صورتی هم راه دیگه برای اینکار بلد نبود. حداقل خوشحال بود که آلفا واقعا بهش پیام داده و میخواد شانسشو امتحان کنه.

سریع شماره‌ی جونگکوک رو سیو کرد. از قبل به این فکر کرده بود که وقتی پسر باهاش ارتباط بگیره، میخواد چیکار کنه پس خیلی جدی دوباره تایپ کرد.

BitterSweet | KookMinDonde viven las historias. Descúbrelo ahora