جیمین pov
یونگی روی مبل اتاق نشیمن خونش نشسته بود یعنی با مبل حل شده بود و خیلی کوچولو به نظر میرسید
کنارش روی مبل نشستم
(:یونگ
بهم حتی یه نگاه کوچیک ننداخت
):یونگی شی میشه بهم نگاه کنیسرشو بالا آورد و با چشمای سوالی بهم نگاه کرد
(:حالت چطوره؟؟
,,,مگه برات مهمه
(:معلومه که مهمه
سرشو دوباره پایین انداخت و تو خودش جمع شد
بهش نزدیک شدمو و موهاشو نوازش کردم
پلک هاش داشت بسته میشد که سرشو یهو تکون داد و دستمو پس زد(:چرا مثل یه امگای تو هیت رفتار میکنی و بدخلقی میکنی من به خاطر تو اینجام
,,,نمیخوام برو مگه من گفتم بیا
(:آلفای تخس لجباز حتی راتتم مثل هیت امگاهاست الان اگه یه آلفای دیگه جفتش تو رات کنارش بود
باهم سکس میکردن و امگاشو به فاک میداد نه اینکه براش ناز کنه و بگه بروسرشو بالا آورد و با چشمای آبی بهم زل زد توی نگاه گرگش دلخوری و عصبانیت بود یهو هولم داد و روم قرار گرفت
,,,انقد دوست داری به فاک بری امگا طوری میکنمت که حتی نتونی راه بری
و بعد حرفش سمت لبام حمله ور شد و محکم لب پایینمو میمکید و گاز میگرفت و وقتی خواستم باهاش همکاری کنم عصبی تر شد و هار تر و محکم تر گازم گرفت تا جایی که از لبم خون اومد
بی اهمیت لبامو از هم فاصله دادمو زبونامون بله درگیر شدن بعد از چند دقیقه ی طولانی که من نفسم گرفتاز لبام جدا شد و به سمت گردنم حمله ور شد و شروع به مکیدن و گاز گرفتن گردنم کرد با گزیده شدن نقطه رایحم ناله ای کردم و خارج شدن اسلیکو از بین پاهام حس کردمو با بی قراری به موهاش چنگ زدم بعد از گردنم به جون ترقوه هام و سینه هام افتاد و شروع به مکیدن سینه هام و گاز گرفتنشون به طور وحشیانه ای کرد دکمه های لباسمو انقد محکم میکشید که دوتاش کنده شد جفتم تبدیل به یه گربه ی هار افسار یخته شده بود و منم اگه فکر میکنید ناراحتم سخت در اشتباهید این روی یونگی هورنی ترم میکرد این دفعه به جون شلوارم افتاد با یه حرکت شلوارمو و باکسرمو کشید پایین جام روی مبل راحت نبود و مسلما نمیخواستم روی مبل اتاق نشیمن خونش اولین رابطمونو تجربه کنم ولی انگار اون کاملا این موضوع و پوزیشن بدمون به تخمش بود
با وارد شدن یهویی زبونش به ورودیم و برخوردش با جای حساسم تو اولین حرکتش ناله ی کشداری کردم و موهاشو کشیدم چشام از لذت روی هم افتاد دستشو روی عضوم گذاشت و بعد از سه بار حرکت دادن دستش پریکامم خارج شد دستشو به پریکامم آغشته کرد و حالا به اضافه ی زبونش انگشتانش داخلم بود و وقتی انگشتاشو یکم حرکت داد من نزدیک شده بودم و میخواستم کام شم
(:آهههههه یونگ آه... من دا.....
که با خالی شدن یهوییم ناله ای از روی نارضایتی کردم زیپ شلوار خودشو کشید و عضوشو روی ورودیم تنظیم کرد
با دیدن عضوش زبونمو روی لبام کشیدم اون الان میرفت داخلمو و منو به جنون می رسوند
(: زود باش یونگ
با یه حرکت واردم شد که جیغمو درآورد و حتی نذاشت به عضوش عادت کنم و وحشیانه توم میکوبید مادرش راست میگفت دیگه خبری از جفت کیوتم نبود الان فقط یه آلفای هار بود که میخواست پارم کنه با برخورد عضوش به پروستاتم نالهی بلندی کردم و ناخونامو تو گردنش فرو بردم خب چرا منم یکم وحشی بازی در نمیوردم یه دستشو روی عضوم گذاشت و حرکت دستشو با ریتم حرکاتش تنظیمش کرد و من دیگه واقعا داشتم دیوونه میشدم
(:آههه آه یونگی
با چشمای اشکی و مظلوم بهش خیره شدم تا از نگاهم بفهمه که دارم کام میشم
که خب اونم رید بهم لباشو مماس با لبام قرار داد,,,حق نداری الان ارضا بشی
با این حرفش که با رایحه سلطه گرشو و لحن آلفاییش بود دیوونه شدم و به زور جلوی خودمو گرفتم کام نشم که با کوبیده شدن لباش به لبام حرکات سریع دستش روی عضوم بهم فهموند اونم نزدیکه و اول من و بعد از سه تا ضربه یونگی داخلم ارضا شد و آتیش راتش خوابید و چشماش دوباره به حالت عادی برگشت
,,,آهه
کنارم ولو شد
,,,من گشنمه
(:الان من اینجا به فاک رفتم یونگی شی به نظرت بهتر نیست به جای اینکه سرتو به گردنم بمالی و کیوت بازی در بیاری بهم کمک کنی برم حموم و غذاهارو گرم کنیبعد از این حرفم آلفای کیوتم مثل یه بچه ی تخس از روم بلند شد و عین یه بچه ی خوب هر کاری که بهش گفتم و انجام داد ولی رایحش هنوزم بوی دلخوری می داد که الان با این درد باسنم عمرا اگه لوسش کنم ولی با چسبیدنش بهم و بغل کردنمو با گفتن اینکه باهم دوش میگیریم باعث اپیلاسیون شدنم شد •_• بعد از اینکه دوش گرفتیم و غذا خوردیم رفتیم تو اتاقش رو تختش دراز کشیدیم که استراحت کنیم تختش فاکینگ نرم بود وقتی که داشتم وارد دنیای خواب میشدم دوباره عین یه بچه گربه بهم چسبید و بوم میکشید و بعضی موقع ها جاهایی که رو گردنم مارک کرده بود لیس میزد و بعد از بیست دقیقه به خواب رفت و منم از خستگی و کوفتگی و بدن درد به سرعت خوابم برد
YOU ARE READING
your my everything
Romancekookv اونجا بود که فهمیدم اون هیچوقت به کسی مثل من به عنوان جفت فکر نمیکنه اینو اون پوزخند روی صورتش به خوبی نشون میداد yoonmin برو یه نگاهی تو آینه بنداز یونگی تو نه تنها شبیه یه آلفای غالب نیستی بیشتر شبیه یه امگای احمقی آخه کدوم آلفای فاکی موهاش...