part 36

609 90 37
                                        

جیمین pov
#جیمین به نظرت نباید یکم ورزش کنی اخیرا اضافه وزن گرفتی

با اخم یه اون موجود زشت نگاه کردم

(:به تو چه هرزه

+جیمین!

#هاهاها ولش کن تهیونگ زورش میاد دوست پسرش کاپیتان تیم بسکتباله خودش یه خوک خپل زشته

):خپل خودتی تهیونگ من چاق و زشت شدم؟

تهیونگ به زور بغلم کرد و فشارم داد

+نخیر خیلی نرم و کیوتی

#عیو حالم بهم خورد

):هاه

با اومدن اون آلفاهای زشت سرمو تو گردن تهیونگ فرو کردم

_هی پارک بکش عقب
بدون توجه به جئون بیشتر خودمو تو بغل تهیونگ فرو کردم

•••چشه
):به شما چه گمشید برید

_چی ناراحتت کرده نکنه سوژه ی مورد نظرت برای نقشه های شیطانیو از دست دادی

با این حرف جئون طاقتم طاق شد و جامدادی آهنی جیهونو زدم تو سرش یه دفعه حالم عالی شد تهیونگ با دستپاچگی منو هول داد و رفت سمت جفتش که از درد تو خودش جمع شده بود
با پوزخند به اون موجود چندش نگاه کردم

_تو عوضی کوتوله
•••هاه بسه دیگه لطفاً تمومش کنید

یونگی اول گونمو گاز گرفت اشکال نداره جیمین تو به دردش عادت داری و بعد دست جئونو گرفت و از ما دور شدن آروم برگشتم سمت جیهونو بهش نگاه کردم و یه لبخند ملیح زدم

جیهون با ترس آب دهنشو غورت داد
بهش نزدیک شدم و سرمو تا جایی که نوک دماغامون بهم برخورد کنن جلو بردم

(:یه بار دیگه زر اضافی بزن جیهونی که نفر بعدی تویی

و بعدم بیخیال رفتم کنار تهیونگ نشستم وجیهونی که قیافش مثل سکته ایا شده بود رو کلا به تخمم گرفتم
+کارت زشت بود جیمینی
):اون منو مسخره میکنه چیزی نمی گی کار من زشته

تهیونگ pov
جیمین بیش از حد افسرده میزد و این یه جورایی قیافشو بدجور کیوت کرده بود تو چشام با مظلومیت نگاه میکرد با لبای آویزونش یجوری ته دلمو قلقلک می داد دو طرف گونه هاشو گرفتم و مثل خودش لباشو بوسیدم
+تو خوشگل ترین و بدجنس ترین امگایی هستی که تو عمرم دیدم

(:هه داری یاد میگیری صورت جفتتو ببین انگار میخواد همین الان منو بکشه

تهیونگم مثل من پوزخند زد و ابروهاشو برای جفتش به معنی چیه بالا انداخت و جئون و من و حتی یونگی بیخیال با دهن باز بهش نگاه می کردیم که یهو انگار به خودش اومده باشه سرشو پایین انداخت و دستمو گرفت و محکم فشار داد

جونگ کوک pov
با شنیدن صدای خنده ی هیونگم از اون صحنه ی دردناک و جذاب چشم برداشتم

•••هاهاها فکر کنم تاثیرات منفی جیمین بدجور رو ته اثر کرده عجب پوزخندی بهت زد

your my everythingDonde viven las historias. Descúbrelo ahora