part 37

285 58 12
                                    

تهیونگ pov

مسابقه به شکل فجیعی تموم شد تیم یونگی هیونگ باخت این در حالی بود که جیمین تو جایگاه تشویق تیم رقیب نشسته بود و با جون و دل اونارو تشویق می کرد وقتی یونگی هیونگ توپو به اون پسره جون پاس داد اون پسر وقتی می خواست بپره پاش پیچ خورد و افتاد و تایم مسابقه تموم شد

(:اینه

وقتی جونگ کوک و جیمین باهم های فایو رفتن یونگی هیونگ با چشمای آبی و سردش بهشون چشم غره رفت.

ولی یونگی هیونگ منو داره

رفتم پیش یونگی هیونگ و با بادبزن بادش زدم و بهش آب دادم

•••ممنون
+اشکال نداره هیونگ

•••برام مهم نیست میرم لباسامو عوض کنم بعداً می بینمت

A moment later

+هیونگ لطفاً جونگ کوکو از دست جیمین نجات بده نمی ذاره من برم پیش جفتم

•••من هیچ کاری به اون دوتا موجود شوم ندارم

+ببخشید هیونگ درسته باختی و ناراحتی ولی اینا همش تقصیر توئه جونگ کوک خیلی ناراحت بود که نادیدش می گیری و فکر می....فکر می کرد دیگه دوستش نداری می دونم مسخرست فکر می کرد اون پسره جاشو پیش تو گرفته برای همین اونکار مسخره ترو انجام داد خوشحالیشم برای این بود که اون پسره خراب کرد

•••هیچ کس جای هیچ کس و نگرفته من چون دیدم جونگ کوک این چند روز خسته و بی حوصله بود و باید رو درسش تمرکز میکرد به مربی گفتم جاشو تو تیم بده به جون دلیل دیگه ای نداشت

+دیدی خودتم داری می گی هیونگ لطفاً قول میدم شبا دیگه پیش الهه ی ماه دعا نکنم که شما دو تا با هم دعوا کنید و دیگه با هم حرف نزنید

•••چی

+آم هیچی هیونگی یونگی هیونگ

•••آه باشه

یونگی pov
با بی حوصلگی از کنار تهیونگ اسکلی که برام فایتینگ نشون می داد بلند شدم و سمت اون دوتا ملعون رفتم

جیمین pov
(:اونجا رو ببین داره میاد نقش بازی کن که نمیری و یکم ناز کن فهمیدی

_مگه من امگام که ناز کنم

(:خفه شو اومد...اوه جونگ کوکی تو چقدر بامزه ای

_میدونم هیونگ

•••برگرد سر جات

(:من جام راحته

•••منظورم تو نبودی احمق

_جام؟منم جام کنار جیمین هیونگم راحته

•••به کیرم که راحته برگرد سر جات احمق و دیگه حق نداری با جیمین حرف بزنی

_تو برام تعیین تکلیف نمی کنی برو برای جون جونت تعیین تکلیف کن خیانتکار عوضی دو رو

•••جونگ کوک برگرد سر جات

your my everythingOnde histórias criam vida. Descubra agora