هوا سرد بود و دستایی جونگکوک یخ زده بود ...
دستاشو به هم مالید و با نفسش کمی گرمش کرد ...
کلاهشو درست کرد و کمی روی سرش تنظیمش کرد ...
بعضیا خواب بودن و با تکونایی شدید کامیون هم از خواب نمیپریدن ...
جین هم که چشماشو بسته بود و مشخص نبود خوابیده یا نه به انتهایی کامیون نگاه کرد که پارچه اونقدر بلند نبود که بپوشونتش ....
کامیون پشت کامیون حرکت میکرد و حامل سرباز هایی آموزش دیده آکادمی بود ...
سربازهایی که رزم های کوماندو دیده بودن ....
موهاش توی صورتش ریخته بودن ...
بالاخره ماشین ها به شدت ترمز کردن و سربازهایی که خودشونو سفت نگرفته بودن پخش زمین شدن و بعضیاشون روی سربازایی دیگری افتادن اما جین انگار که کوچکترین تکونی نخورده باشه با حوصله چشماشو از هم باز کرد ...
کسی وارد کامیون شد ...
یون_پاشید زود تند سریع به منطقه رسیدیم ...
همه به سرعت از کامیون به پایین پریدن ...
نوک دماغش و لبای نرمش به خاطر سرد بودن هوا قرمز شده بودن و پوستشو سفید تر نشون میدادن ...
جین دست کوک رو گرفت و به دنبال خودش کشید تا به پایگاه برسن ...
سربازها با قدم های بلند و به سرعت پشت ارشدهاشون حرکت میکردن ...
به اطرافش نگاه کرد ...
درختان سربه فلک کشیده که برگی به شاخه نداشتن وآسمونی که تیره و تار بود ...
یک کلمه در ذهن کوک تداعی شد ...
جنگل مرگ ...
انگار که روح طبیعت در جنگل مرده باشه ...
و درختان در سوگ روح طبیعت برگهای خود را کنده باشند ...
صدایی کلاغ ها تنها صدایی بود که سکوت خفقان آور جنگل رو میشکست ....
و در جلویی صف تهیونگ که انگار از موضوعی ناراضی و عصبی بود ...
اخماشو توی هم کشیده بود و با قدم هایی بلند حرکت میکرد ...
و یونگی با خنده ای که سعی در کنترل کردنش داشت ...
با چند قدم بلند خودشو به تهیونگ رسوند...
یون_هی تهیونگ از من عصبی نباش
تهیونگ با غضب نگاهی به یونگی کرد و دندناشو روی هم سابید ...
ته+تو که نمیخوایی همینجا جونتو بگیرم یونگی، پس خفه شو
یونگی خندید...
یون_هی پسر خوب درسته عشقته و دوسش داری اما نمیشد همه رو آورد و اونو نه
تهیونگ با تندی گفت ...
YOU ARE READING
War of love
Werewolfجونگکوک امگای الهه مانند که برای اثبات خودش به جامعه دست به هرکاری میزنه و خودشو به جایی یک بتا جا میزنه و وارد آکادمی نظامی میشه تا بعد مدتی وارد میدان جنگ بشه در این میان فرمانده تهیونگ شیفته این امگای به ظاهر بتا میشه اما زمانی که رازها از پشته پ...