+ فک میکردم نمیای
_ در اصل حوصلشم نداشتم اما نمیتونستم تنهات بزارم
+ حالا که حوصله نداشتی لازم نبود انقد به خودت برسی
_ دارچین من حسودیش شده؟+ نخیر چون هوا سرده و موهای تو ام خیسه میترسم سرما بخوری
_ شک ندارم که همینطوره
لبخند زیبایی روی لب های هر دو نشست و بعد از مدت طولانی ای رقصیدن هردو روی کنده ای از درخت که کمی دور تر از جمعیت بود نشستن و اجوما همراه با دختر بچه مو فرفری و سینیه نوشیدنیه تو دستش به سمتشون رفت .
اجوما : یکم دیگه همه بالن هامون رو برای الهه ماه میفرستیم شمام ارزوهاتون رو روی این بالن بنوسید و این شمع رو ازین قسمت روشن کنید و به بالا هدایتش کنید
کیارا : ازین نوشیدنی هام بخورید که قندتون مثل قند اجوما بالا بره
اجوما : کیارا!!
کیارا با شیطنت خندید و تهیونگ با دقت به خنده های دخترک روبه روش خیره شد . حتی فکر کردن به این موضوع که یکی از همین موجودات کوچیک قراره توی وجود خودش رشد کنه و بدنیا بیاد بهش حس عجیبی میداد ، بعد ازینکه جونگ کوک بالونشون رو از اجوما گرفت تهیونگ به سمت کیارا رفت و گونش رو نوازش کرد و برای خوشحالیش از شربت های توی سینی برداشت کیارا بالافاصله بعد از خالی شدن سینیش پیرهن چین دارشو با یه دست بالا گرفت و با ذوق پیش بقیه مردم برگشت . تهیونگ که از ذوق اون دختر بچه یه شیرین انرژی گرفته بود با خوشحالی به سمت جونگ کوک برگشت .
+ من میخوام اول ارزومو بنویسم!_ میتونی جای منم تو بنویسی ، ازین چیزا خوشم نمیاد
+ واقعا که ادم نچسبی هستی ، مثلا چی میشد بگی تو خودت ارزوی منی؟! عایش اصلا مگه میشه ادم ارزویی نداشته باشه
_ کی گفته ارزویی ندارم؟ فقط گفتم به این کارا اعتقادی ندارم ، وقتی خدا با وجود این همه نزدیکی بهمون صدامون رو نمیشنوه چرا الکی خودمونو امیدوار کنیم و با این بالنای رنگی امید مرده جای زخمامون بکاریم
+ تا حالا کسی بهت گفته از لحظه لذت ببر؟_ یعنی چی؟!
+ نیاز نیست همیشه انقد منطقی به زندگی نگاه کنی در ضمن اونقدرم فرصت نداری که دنبال خوشحالیای واقعی بری پس خودتو توی این افکار اسیر نکن
_ این طرز فکره توعه و فقط مختص به خودته نمیتونی از منم بخوای همین تصور و داشته باشم ، اگه تفاوت هامون نبود هیچ وقت نیازی به باهم بودن نداشتیم+ اگه ازین حرفمم هزارتا دلیل بیرون نمیکشی میتونم بپرسم ارزوی تو چیه؟
_ اینکه از تو یه بچه داشته باشم و هر چیزی که ندارمو بهش بدم
+غیر منتظرانه بود
YOU ARE READING
Blueberry
Werewolf[ وضعیت : در حال اپ ] چنل تلگرام @kraasive 《 من؛ رقصِ مرگِ تیزی خنجر عشق به روی قلب ها و تو بخیۀ التیام بخشی به زخم های کاری. 》 _ بهت گفته بودم کلاوس. کسی نمیتونه به چیزی که ماله منه چشم بدوزه و راحت ازین جا بیرون بره. + اون امگای ضعیف انقدر هو...