- کریس؟
- بله عزیزترینم؟
- تو...
- من؟
مکالمشون حتی اتفاق نیوفتاد. پادشاه جوان فقط می‌خواست مطمئن بشه خواب نمی‌بینه و جادوگر واقعا چشم‌هاش رو باز کرده. مدت زیادی رو بدون جادوگرش زنده مونده بود و حس می‌کرد با هرثانیه نبوسیدنش بیشتر به مرگ نزدیک می‌شه. دستاش رو ناباورانه دو طرف صورتش گذاشت و لب‌هاشون رو به هم رسوند.
- هی... صبر کن چند وقته اینجوری هستم؟
- خفه شو جادوگر!
ظاهرا چیزای مهم‌تر از بی‌حرکت بودن جادوگر و خواب بودنش برای روزها وجود داشت. اینکه با تمام وجودشون همدیگه رو حس کنن مهم‌تر از شوری اشک‌هایی بود که جادوگر بین خلسه‌ای که توش فرو رفته بود روی لب‌هاش حس می‌کرد.
پهلوهای رزش رو گرفت و جاهاشون رو روی تخت عوض کرد. همه چیز درست شده بود؟ عمرش، دیگه نمی‌خواست جونش رو بگیره؟ حالا که داشت بین نفس گرفتنشون به صورتش نگاه می‌کرد، انگار تمام این مدت رزش برنگشته بود. اونی که اینجا بود شخص توی آغوشش نبود، این چشم‌ها نمی‌تونست بد باشه.
- نمی‌دونی چقدر دلتنگت بودم!
- ببخشید که اونقدر عوضی‌بازی درآوردم.
- راجب کدومش داری حرف می‌زنی؟
جادوگر ابروهاش رو توی هم کشید و روی تخت نشست.
- تو از وقتی وارد زندگیم شدی داری عوضی‌بازی درمی‌آری!
چه خوب بود که به روش نمی‌آورد. جوری رفتار می‌کرد انگار هیچ جدایی‌ای هم بینشون نبوده. لبخند می‌‌زد و شوخی می‌کرد انگار نه انگار اونی که تا چند دقيقه پیش دستای فرشته مرگ رو گرفته بود اون بوده.
- نمی‌دونم چند بار باید بگم دوستت دارم تا ذهنت رو از منه اخیر پاک کنم!
- هرکاری هم بکنی، نمی‌تونی ذهنم رو از تنها الهه‌ای که می‌پرستم پاک کنی!
قبل از دوباره بوسیدنش روی لب‌های رزش زمزمه کرد و بعد اون رو بیشتر به آغوشش فشرد. این اواخر، دوست داشت فقط به چشم یه کابوس بهش نگاه کنه. کابوسی که حالا ازش بیدار شده بود و می‌دید که رزش همونطوری که یادشه، کنارشه.
- حالا قراره بهم بگی کی بهت اون زخم‌ها رو داده یا کل دنیا به خاطرشون به آتیش بکشم؟
روی تخت خوابید و گذاشت رزش روی شکمش بشینه. از پایین بهش نگاه کردن همیشه نفسش رو بند می‌آورد، کی قرار بود براش عادت بشه؟
- به عنوان یه پیرمرد زیادی خودتو دست بالا گرفتی!
- اوه، فکر کردم عاشق چیزای قدیمی هستی!
ESTÁS LEYENDO
Beauty Hunter And The Beast
Ficción históricaجادو، چیز عجیبیِ و عشق حتی از اون هم عجیب‌تره! جادویی که می‌تونه دو شخصیت کاملا متفاوت رو به هم مربوط کنه! و عشقی که می‌تونه باعث بشه اونا جادو رو زیر سوال ببرن! کدوم قراره پیروز بشه؟ پادشاهی که تاجش رو رها کرده یا جادوگری که قلبش رو فدا کرده کی می...
