note7

1K 203 24
                                    

1 دسامبر 2011
ووهو!زمستون!
هاه!خنده داره!جوری رفتار میکنم انگار دو هفته قبل برف نبارید.
خب...من و گری الان دوستیم :) اینبار دیگه واقعا لازمه بگم ووهو!!! دختر اون محشره!واقعا میگم. خیلی باهوشه!تقریبا تمام سوال های فیزیک منو هم حل میکنه.فقط کافیه یه مشکل وسط کار باشه...گری دست کم سه تا راه حل داره!هرچند اگه اونو فقط سر کلاس ببینی اصلا اینو نمیفهمی چون حضور گری هیچوقت سر کلاس حس نمیشه...همونطور که مال من نمیشه :( هرچند که کل مدرسه فقط به یه عده ی خاص توجه میکنن...یه عده احمق کودن.به هرحال اون بهترین دوست دنیاست :)
دیروز یه سر به کتابخونه ی مدرسه زدم.از اونجایی که پدرم اعتقادی به خریدن کتاب نداره گفتم شاید بتونم اونجا چندتا کتاب خوب پیدا کنم.من رفتم و آه!اون...اون...نمیخوام راجع بهش حرف بزنم!افتضاح بود!تقریبا دو سانت غبار روی هر کتاب نشسته بود.انگار که سالهاست کسی اونجا نرفته بود.و کتاباش!اونا حتی به خودشون زحمت ندادن یه نسخه ی جدید و نوی کتابا رو بخرن.البته اگه پولی مونده باشه!باقی مونده ی خرجای کلون تیم راگبی نصیب چیزای حیاتی مدرسه میشه و این افتضاحه.اون احمقا کاری جز توپ پرت کردن بلد نیستن.
آمبر هالینگتون

AmberWhere stories live. Discover now