note17

773 135 45
                                    

14 جون 2012
مرگ یه جور پایانه...فراموش شدن و محو شدن از تاریخه...وقتی زمانش برسه کسی نمیتونه ازش فرار کنه حتی اسطوره ها یا کسایی مثل ژولیوس سزار یا شکسپیر...
به هرحال من نه آگستوس واترز ام که ترس از فراموش شدن داشته باشم و نه کار خارق العاده ای کردم که قرار باشه تو ذهن بقیه جاودانه بمونم!
ولی اگه بتونیم کاری انجام بدیم که تو ذهن همه بمونیم چی؟؟اگه بتونیم کاری بکنیم که مثل یه بمب بوم!! منفجر کنه همه چیزو چی؟؟
آدمی که میمیره کم کم از یاد همه میره ولی کسی قضیه کلمباین رو فراموش نمیکنه!
جم میگه هریس و کلبولد کار درستو انجام دادن!میگه اگه جای اونا بود همین کارو میکرد...خب، خیلی هم دور از انتظار نیست!منم دلم میخواد یه اسلحه رو به سمت مغز بریتنی ویلیانز نشونه بگیرم و بنگ، راحتش کنم...اصلا شاید بهتر باشه این مدرسه رو با همه آدمای مزخرفش بفرستیم هوا!هان؟
فکر نمیکنی اونا این کارو کردن تا کسی فراموششون نکنه؟مثلا امکان نداره کسی ال کاپون رو فراموش کنه!
خیلی خب،خیلی خب...در لیتلتون سیزده تا محصل کشته شدن ولی اون ها رو چه کسی به یاد میاره؟
ولی قاتل ها رو همه به یاد دارن...کلبولد و هریس...
خب...وقت نشون دادن شواهد و مدارک به پایان رسید!
آمبر-شیطان-هالینگتون...
----
آگستوس واترز:خب هرکس فیلم "the fault in our stars" رو دیده باشه قطعا میدونه کیه!

حادثه کلمباین:بیستم آوریل 1999 دو دانش آموز به اسم های کلبولد و هریس،مسلح به سلاح های اتوماتیک و تفنگ های ساچمه ای با نهصد گلوله و چند بمب،در دبیرستان کلمباین در شهر لیتلتون حمام خون دراه انداختند.دوازده دانش آموز و یک معلم را به قتل رساندند،بیست و سه نفر دیگر را مجروح کردند و سرانجام سلاح هایشان را به طرف خود گرفته و خودکشی کردند.(خفن نیست؟ *-*)

ال کاپون:گانگستر معروف دهه بیست و سی قرن بیستم آمریکا

AmberWhere stories live. Discover now