part10

6.9K 708 189
                                    


شلوارشو یکم دیگه اوردم پایین..
لبه ی باکسرشو گرفتم و همونطور که چشمامو بستم دادمش پایین..
جرئت نداشتم چشمامو باز کنم و میدونستم الانه که صدای اون جنده دربیاد که زود باش..
یکم خم شدم و همونطور که چشمام بسته بود دستمو بردم سمت دیکش..

مطمئنم که گند زدم به فیلمشون..چون دستام میلرزیدن و اصلا شبیه کسایی نبودم که گی پورن بازی میکنن..
دستم که به دیکش خورد گرفتمش تو دستم..
هری یه تکون خورد و خودشو داد عقب و جوری که من فقط شنیدم زمزمه کرد..
-فاک..سرده..

حق داشت..دستام مثل دو تیکه یخ شده بودن و همچین کنترلیم روشون نداشتم..
چشمامو باز کردم و همونطور که به رانش نگاه میکردم سرشو کردم تو دهنم..
نمیدونستم باید چیکار کنم..اما ساک زدنو که دیده بودم...

سرمو بردم پایین تر و نصف دیکشو کردم تو دهنمو همونطور زبونمو کشیدم دورش..
درش اوردمو دوباره کردمش تو دهنم و چندبار سریع تر همین کارو انجام دادم...سرمو تند تر بالا پایین کردم و از دستامم کمک گرفتم..نمیتونستم قیافه هری رو ببینم که اصلا تغییری کرده یانه ..
بیشتر تو دهنم فرو کردمو سعی کردم یکم بیشتر مزش کنم...همونطور که تو دهنم بود زبونمو میزدم بهش و با دستم براش بالا  پایین میکردم ...
لبامو دورش تنگ میکردم و از دهنم میکشیدمش بیرون..

هنوز صدایی ازش نشنیده بودم...میدونستم که باید بشنومش ..پس سریعتر دستمو روش بالا پایین میکردم و با لذت بیشتری میخوردمش..
سر دیکشو زبون میزدم...و مک میزدمش..

یه چیزی بهم میگفت باید کاری کنی که صداشو بشنوی و منم داشتم دقیقا همین کارو میکردم..
داشتم گرم شدنشو حس میکردم..سفتیش داشت بیشتر میشد و همین بهم انگیزه میداد..
تند تو دهنم تکونش میدادم و هر دفعه بیشتر تو دهنم فرو میکردمش..
کاملا سفت شده بود و انقدر بزرگ شده بود که کاملا تو دهنم جا نمیشد..دهنمو بیشتر باز کردم و تا انتها ی حلقم فرو بردمش...

همین که سر دیکش به حلقم خورد یه لرزشی رو تو پاش دیدم و  اروم ناله زد
-فاک..
دستم کنار پاش بود..انگشتاش که دور بازوم حلقه شدنو حس کردم ..دستاش گرم بودن و بدنم داشت از لمسش گرم میشد..
منم بیشتر میخوردمش و  خودمم داشتم سفت شدنمو حس میکردم..
یکم رفت عقب تر..با گوشه چشمم میتونستم صورتشو ببینم..دهنش نیمه باز مونده بود و چشماش بسته بود..

و سینش تند تند بالا پایین میشد...لبمو دورش تنگ کردمو و بازبونم دورش میکشیدم...
هری ناله زد و دستشو از بازوم گذاشت رو ران پام...و دست دیگشو پشت سرمو گذاشته بود و موهامو میکشید..

انگشتای پاشو رو زمین فشار میداد...
به رون پام یه فشار اورد که باعث شد همونطور که دیکش تو دهنم بود ناله بزنم..
گرم شده بود و میدونستم که نزدیکه ..میتونستم فشار دستشو حس کنم که سرمو میداد پایین تر و منم کاملا دیکشو تو دهنم فرو برده بودم و کم کم مایعی که تو دهنم ریخته میشد و قورت میدادم..همونطور که رانمو فشار میداد صدای ناله هاش ارومتر شد و تموم کامشو ریخت تو دهنم..
اول فکر میکردم که بالا میارمش ..اما خب طعمش خوب بود..

دیکمو دراوردم و سرشو لیس زدم..چشمام هنوز بسته بود ..
دستشو از پام برداشت و زیر بغلمو گرفت که بلند شم..
نگاهش کردم..چشماش هنوز خمار بود..ولی نگاهم نمیکرد..
زیپشو کشید بالا و بلند شدو رفت بیرون..
تنم هنوز بخاطر سفت شدنم گرم و بی حس بود..به کارا نگاه کردم..داشت دوربینشو جمع میکرد..یادم رفته بود که اینجاست..
تند وسایلشو جمع کرد و داشت از در میرفت بیرون که برگشت سمتن..

-تو مطمئنی که قبلا برا کسی ساک نزده بودی؟
خندید و از در رفت بیرون

^stockholm syndrome ^Where stories live. Discover now