(لازم نیس حتما بخونیدش...فقط تا اینجا خلاصه شده چیزی کم و زیاد نمیشه)
نیکول دختر 21 ساله س ک تازه اومده کالج
تو روز اول دختری ب اسم جسیکا اونو میبره تو اکیپشون ک سه ته تامبوی ب اسمای جی،فردریک و روبی داره و سه تا دخترم ب اسمای سارا،جسیکا و انجل داره.
نیکول ب مادرش و دوست مادرش ب اسم آنه خیلیی وابسته س.انجل دوس دختر فردریکه.
سارا استریته و دوس دختر جیمزه.
روبی و جسیکا همو دوس دارن
نیکول هم تازه میاد تو اکیپ.
اینکه نیکولو بیارن تو اکیپ اتفاقی نبوده.روز اولی ک نیکول میاد واسه ثبت نام جی اونو میبینه و چون با مدیر و رئیس دوستن به مدیر میگن ک شماره اتاقش با جی یکی باشه.مدیر هم قبول میکنه
رنگ مورد علاقه جی آبی بود
رنگ مورد علاقه نیکول بنفش.
ی قانون دارن ک روبی و جی تصویبش کردن،اینکه وقتی خونه ی همدیگه ن تقریبا لباس نمیپوشن:/(جز لباس زیر!)
دوشنبه این هفته قرار بود پارتی باشه تو ویلای سارا.
جی با معلم ادبیاتشون مشکل داره و معلم ادبیات هر دفه اونو میندازه و با اسم کاملش ک ازش متنفره(جین) صداش میکنه.
جی گیتار و پیانو میزنه
مامان نیکول روز اولی ک نیکول میره کالج با آنه میره مسافرت تا نیکول وابستگیشو کمتر کنه ب لیز.
لیزم ک اسم مامان نیکوله.
فک نکنم چیزی مونده باشه...این پارتم برای دوستایی ک یاداوری میخاستن.
پارت بعدی رو هم ب احتمال زیاد امشب میزارم.
KAMU SEDANG MEMBACA
My Ciggarate(Lgbt)
Fiksi Penggemar-هرکسی تو زندگیش سیگار داره +من ندارم -چرا داری،سیگار چیزیه ک معتادشی،یه ادم،یه صدا،یه عطر یا یه عروسک شاید...ب هر حال،سیگار تو زندگی هر کسی هست،یه وقتایی بعد یه مدت میفهمی سیگارت چیه،مثلا وقتی عاشق میشی...خب سیگار من خود سیگاره! +میشه دیگه سیگار ن...