12.Party

1.7K 151 31
                                    

بالاخره وقت پارتی رسید!
بعد از ظهر،موقع رفتن شماره نیکول رو گرفتم.
تو اتاق خودمون بودیم توی کالج...

نیکول:"هی...من ی حموم برم!"

جی"باشه...زود بیا ک سریع بریم."

نیکول سر تکون داد و رفت...بعد از 20 مین اومد بیرون درحالی ک با اون حوله تنش خیلیییی بامزه شده بود!
یه ست مشکی جذاب پوشید ک واقعا ب پوست گندمیش میومد
زیر چشمی نگاش میکردم اما طوری وانمود میکردم ک انگار دارم موبایلمو چک میکنم!
بعد ب فکرم زد ک فکر خوبیه اگه برم حموم!

جی:"من میرم حموم!"

منم رفتم و سریع برگشتم...وقتی اومدم بیرون پیرنشو پوشیده بود و داشت ارایش میکرد...البته خیلییی لایت ارایش میکرد...در حالت عادیم ندیده بودم ارایش کنه.
رفتم سراغ بیندرم و پوشیدمش...
(پ ن:بیندر یه چیزی مثل نیم تنه س...دیدین تامبویا باند میبندن؟؟این جای بانده.)

کت و شلوار مشکی پوشیدم با پیرن سفید...یکمی هم عارایش کردم فقط در حدی ک کرم پوستمو صاف کنه.

نیکول:"خب...حاضری جی؟"

بر گشتم و نگاش کردم...خوشگل شده بود...ینی
خیلی
خیلی
خوشگل
شده بود
...
نیکول دستشو جلوم تکون داد

نیکول:"جی؟!؟میشنوی صدامو!؟خیلی زشت شدم؟!"

جی:"عاره نیکول خیلی زشت شدی خجالت میکشم بگم میشناسمت!"

نیکول:"جی!!!"

جی:"شوخی کردم!"
ی لبخند خوشگل زد و دندونای مرواریدیشو بهم نشون داد:)

سعی کردم زمینو نگا کنم!

نیکول:"جسیکا با روبی میره؟؟؟"

اومد روبروم وایساد

نیکول:"خب...میشه امشب پارتنر من باشی؟!میدونی همه امشب کاپل کاپلن انگار منم جز تو کسیو نمیشناسم..."
واو...با کمال میل!

جی:"مسلما!"
بازم ازون لبخنداش زد*_*

خب...صورت اون بی نقصه...همه چیش عالیه...خیلی سخته بگم ک صداش بهم ارامش میده!
لبخند از رو لبم کنار نمیرفت!
زنگ زدم ب سارا.

سارا:"اووووو ببین کیه!هلو مای هازبند!"

جی:"سیریسلی؟!؟سلام سارا...ب جیمز میگم خیانت کردی بهش!"

سارا اونور خندید و گفت:"چرا نمیاین پس؟!؟"

جی:"زوده...میخاستم ببینم جیمز اومده یا ن؟!"

سارا:"اصن اومده یا ن...ب تو چ؟!؟"

جی:"واقن ب من ربطی نداره...خب!"

سارا:"تو زنگ نزدی ک ببینی جیمز اومده یا ن!"

جی:"فک کنم!"

سارا:"پ چرا زنگ زدی؟!؟اوه جی!نکنه میخای باهام لاس بزنی؟!؟"

My Ciggarate(Lgbt)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang