سلام ب دوستای خودم...امیدوارم ک حال همگی آبی باشه...
من خیلی وقته نبودم...میخام ازتون معذرت بخام!
ولی خب شرایط سختی برای من هم بوده...حتی ب روزی افتادم ک میخاستم مای سیگرت رو دیلیت کنم...بعد ب شما و کامنتا و اینکه شما کار منو دوس دارین فک کردم و دیدم نباید پاکش کنم...نشستم و پارت ب پارت فنفیکو تایپ کردم وقتی ک آفلاین بودم...میخام تشکر کنم از همتون...شماها ب من انگیزه میدین واقن تک تک حرفای توی کامنتا و عکس العملاتون منو میکشه و زنده میکنه...ممنون ک هستین.
روزی ک شروع کردم اینو بنویسم ب خودم گفتم حتی اگ ی نفرم بخونه من واسه اون آدم آپ میکنم چون برام خیلی مهمه...هیچوقت شرط ووت یا کامنت هم نزاشتم ولی...اصن فکرشو نمیکردم انقد آدمایی مث شما حمایتم کنن...الان میتونم بگم لیاقت این همه حمایت رو نداشتم...مرسی دوستان...از ته ته قلبم دوستون دارم.
خب حرف آخرمم اینه ک من دارم واسه زندگیم تلاش میکنم،واسه اینکه ب خودم برسم و خودم رو پیدا کنم دارم تلاش میکنم اما مای سیگرت رو یادم نرفته!پارتها همونطور ک گفتم تایپ شده هستن اما مشکل اینه ک توی گوشی خودمن و من الان فعلا گوشیمو ندارم ...ولی قول میدم برگردم و همه این نبودنهارو جبران کنم!بهتون قول میدم ک برگردم و دوباره ازتون انرژی بگیرم و مای سیگرت،بچه خودم رو تموم کنم...
ببخشید ک زیادی حرف زدم...خواسته زیادیه ک منتظرم بمونین...اگر قابل میدونین منتظر این نویسنده نالایق بمونین...
بازم دوستون دارم:)
-عآبی💙
YOU ARE READING
My Ciggarate(Lgbt)
Fanfiction-هرکسی تو زندگیش سیگار داره +من ندارم -چرا داری،سیگار چیزیه ک معتادشی،یه ادم،یه صدا،یه عطر یا یه عروسک شاید...ب هر حال،سیگار تو زندگی هر کسی هست،یه وقتایی بعد یه مدت میفهمی سیگارت چیه،مثلا وقتی عاشق میشی...خب سیگار من خود سیگاره! +میشه دیگه سیگار ن...