هوسوک جلوتر وارد سالن رقص شد تا چراغ ها رو روشن کنه؛ یونگی بلافاصله بعد از هوسوک داخل رفت،به خاطر همین به مدت چند ثانیه توی تاریکی موند.
با روشن شدن چراغ ها،یونگی به اطرافش نگاه کرد تا هوسوک رو پیدا کنه.
پسر کوچکتر رفت داخل رختکن و با صدایی بلند گفت: یونگی،بیا لباستو عوض کن.
یونگی از توی آیینه نگاهی به تیشرت قرمز هوسوک که همچنان تنش بود انداخت و گفت: همین خوبه که!
هوسوک سعی کرد پسر بزرگ تر رو قانع کنه: اون تیشرت خیلی واست گشاده، زخیم هم هست،یه ذره جنب و جوش کنی گرمت میشه. با من بحث نکن بیا این تاپ رو بپوش.
یونگی با تاسف سر تکون داد و درحالی که به سمت رختکن میرفت گفت: جانگ هوسوک مثل اینکه یادت رفته من یک سال ازت بزرگ ترم!درسته بهم نمیگی هیونگ ولی من همچنان هیو....
وارد رختکن شد و با دیدن بالا تنهی برهنهی هوسوک حرف توی دهنش خشکید.
هوسوک که منتظر ادامهی حرف یونگی بود،با قطع شدن یهویی صداش،برگشت سمتش و متعجب پرسید: چی شد؟
یونگی نگاه خیرش رو به سختی از هیکل خوش فرم پسر کوچک تر گرفت و به زمین دوخت،ادامه داد: هـ...همچنان هیونگتم.
هوسوک که متوجه خجالت یونگی شده بود،نیشش رو باز کرد"خیلی کیوته!"گفت: یعنی میگی از این به بعد هیونگ صدات کنم؟یونگی هیونگ؟
یونگی ناخواسته سرش رو بلند کرد اما فوری متوجه اشتباهش شد و نگاهش رو به سمت کمد ها کشید: منظورم این نبود که هیونگ صدام کنی،منظورم این بود که...
هوسوک: که؟
یونگی با کلافگی پلک هاش رو روی هم فشار داد و گفت: حال ندارم برات توضیح بدم...تاپو بده انقدر رو اعصابم نرو!!
هوسوک نخودی خندید و از توی کمدش تاپ سفید رنگی دراورد و به سمت یونگی گرفت. یونگی بدون اینکه نگاهش کنه تاپ رو گرفت و تشکر کرد.
پسر رقاص سریع لباسش رو عوض کرد و برای اینکه یونگی راحت باشه رختکن رو ترک کرد اما برای یک لحظه وسوسه شد! وسوسه شد یواشکی یونگی رو موقع عوض کردن لباس ببینه.
چشم هاش گرد شد و مشتی نصار کلهی خودش کرد"احمقِ منحرف"و از اونجا دور شد و رفت جلوی آیینه و مشغول گرم کردن بدنش شد.
یونگی گوشهی لبش رو گاز گرفت"بیشعور خیلی هاته!"سرش رو به طرفین تکون داد.بعد از تعویض تیشرتش با تاپ هوسوک از رختکن خارج شد و کنار پسر قد بلند ایستاد و پرسید: چیکار میکنی؟
هوسوک: گرم میکنم تو هم گرم کن،این حرکاتی که میرم رو برو.
یونگی باشه ای گفت و تو گرم کردن به هوسوک ملحق شد.
YOU ARE READING
Loving You
Fanfiction- دوست داشتنت،دومین کار خوبی بود که تاحالا انجام دادم. + اولیش چی بود؟ - پیدا کردنت...