واسه چانیول سخت نبود که مثل خودش رفتار کنه، ولی همچنان سخت هم بود.
دلیل اینکه واسش سخت نبود – مشخصا – این بود که جوری رفتار میکرد که تمام این مدت واقعا میخواست اونجوری رفتار کنه. با اینحال سخت هم بود چون از نتیجه ش میترسید و به این فکر میکرد که بکهیون به سادگی، بیشتر پسش میزنه یا نه.
امیدوار بود که یه جایی وسط راه، باید به بکهیون ثابت کنه که اون کسی نبود که بکهیون باعثش شده بود.
نشست پشت میز ناهار، همه ساکت شدن و به جای حرف زدن، مشغول غذا خوردن شدن.
ابروشو برای جونگده که – به دلایلی – سر میزشون نشسته بود و بهش نیشخند میزد، بالا برد. به جونگده اشاره کرد و گفت:
-این کِی به ما ملحق شد؟
مینگیو توضیح داد:
-اوه، واسه بازی بسکتبالِ بعدیمون بهش نیاز داشتیم. من و سهون نمیتونیم بیایم و تو حتی نمیتونی بازی کنی. واسه همین به افراد بیشتری نیاز داشتیم.
و چانیول اخم کرد.
ناباورانه پرسید:
-پس تصمیم گرفتین جونگده رو بیارین؟
همه شونه بالا انداختن و برگشتن سر غذا خوردنشون.
میز دوباره توی سکوت فرو رفت و چانیول سعی کرد نذاره این سکوت وارد مغزش بشه، حتی با اینکه همین الانشم داشت واردش میشد.
سهون گفت:
-خب پات چطوره؟
چانیول سرشو اورد بالا، انتظار نداشت کسی که سکوتو شکسته، سهون باشه.
-اوه، خوبه. امیدوارم زود بهتر شه تا بتونم بسکتبال بازی کنم...
یه نفر کاملا متفاوت، جواب داد:
-منم امیدوارم.
چانیول نگاه کوتاهی به سمتش انداخت و با بکهیونی که لبخند محکمی بهش میزد، چشم تو چشم شد.
سکوت – دوباره – هوا رو پر کرد و چانیول نمیتونست حس معذب بودنو از خودش دور کنه.
با انگشتش به میز ضربه میزد و به هر چیزی جز صورت بکهیون، نگاه میکرد.
حس دستپاچگی میکرد و نمیتونست دست از تکون خوردن برداره.
شاید بخاطر حس مزخرفی بود که میزو احاطه کرده بود، یا شایدم بخاطر این بود که نمیتونست خودشو مجبور کنه که بکهیونو گیر بیاره و اونجور که میخواست، باهاش صحبت کنه.
با خودش آه کشید و متوجه شد که اصلا نمیخورده – با اینحال اصلا به خودش زحمت نداد که بره یه چیزی بگیره چون اشتهاش کور شده بود.
دیگه نمیتونست اون جو مسخره رو تحمل کنه، پس ایستاد و سکوتو مثل شیشه شکست.
به طرز ناجوری گفت:
YOU ARE READING
Take a Chance
Romance• Persian Translation 🔥 فیک ترجمه ای توسط چانبک وورلد 📎 Telegram Link: @chanbaekworld ✨ نویسنده : ParkBacon 📎 Wattpad Link: https://www.wattpad.com/story/64304564-take-a-chance مترجم : OhMinA خلاصه: چانيول كاپيتان تيم بسكتبال دبيرستان پيوجونه. ...