نکته: بعد از (***) +۱۸ عه! اگر علاقمند نیستین نخونید:)
--
_کی میریم منو ختنه کنیم؟
ییشینگ که وسط چانیول و بکهیون نشسته بود بی توجه به قیافه های افسرده شون برای بار دوهزارم پرسید.
_دقیقا کجاشو میبرن؟چطوری میبرن؟ بیهوش میکنن؟ درد داره؟ چند روزه خوب میشه؟
_ساکت.
با تشر دوتایی چانیول و بکهیون ییشینگ ابروهاش رو بالا انداخت و خودش رو سرگرم بیکنش کرد.
_هیونگ؟
بکهیون نگاه کسلش رو بالا آورد: بله؟ییشینگ نگاهش رو به پدرش که در سکوت تبلتش رو چک میکرد داد و سمت بک خم شد: دیشب به تخت دد اتک زدی؟
گوشهای چانیول مثل گوش های بچه خرگوش سفیدی که توی دشت صدای حیوون مهاجم شنیده تکون خورد و با ابروی بالا رفته به کله های بک و شینگ که توی صورت هم بودن نگاه کرد.
ییشینگ که متوجه مکث دستهای پدرش شد برگشت سمتش و شونه هاش رو بالا انداخت: خودش گفت میخواد اتک بزنه.
بکهیون نفسشو صدادار بیرون داد و چان زمزمه کرد: اونم چه اتکی!!!
بک چشم غره ی بانمکی به چان رفت و ییشینگ با ابروهای بالا رفته دوباره نگاهشو بینشون چرخوند:
_خب پس چتونه؟ یه طوری رفتار میکنید که انگار دیشب وسط برنامه بودین و من مچتونو گرفتم. عزای چیو گرفتین پس؟؟؟بکهیون و چانیول در سکوت به ییشینگ که از سکوتشون کلافه بود نگاه کردن و بعد نگاهشون رو به چشمهای همدیگه دادن.
چان واقعا دوست داشت این سوالو از بک بپرسه، عزای چیو گرفته بود واقعا؟ اونا خب... یه سکس خوب داشتن! حداقل تلاششونو کردن و بک به نظر میرسید افسردگی بعد از اولین سکس گرفته بود ، هرچند اولی نبود!
ییشینگ که از سکوت چانیول و بکهیون نا امید شده بود از پشت میز بلند شد و با عصبانیت از سالن غذاخوری بیرون رفت.
چانیول با مکث به زبون اومد: عزیزم؟
بکهیون نگاهش رو که به بشقابش داده بود بالا آورد: بله؟_میتونم بپرسم چرا ناراحتی؟
بکهیون سرشو به دوطرف تکون داد ولی گفت: من دوست پسر خوب و کاملی نیستم!***
با فرود اومدن بکهیون روی تخت چانیول دستش رو به زانوهاش گرفت تا با ایجاد فاصله بینشون، بین پاهاش قرار بگیره.
بکهیون خودش رو بالاتر کشید و پاهاش رو باز کرد.
چانیول جلوتر روی زانوهاش ایستاده بود و دکمه های پیراهنش رو باز میکرد که بک جلو رفت و توی بازکردن دکمه هاش کمکش کرد.چانیول نگاهش رو توی نور کم اتاق به انگشتهای کشیده و زیبای بک داد که تند تند دکمه هاش رو باز میکردن.
YOU ARE READING
📚Teach Me If You Can🍕
Fanfiction[فصل اول کامل شده] [توقف موقت فصل دوم] FICTION : Teach me if you can😌 COUPLE :چانبک 🔥 GENRE : کمدی ، فلاف ، اسمات AUTHOR : #صفید #on_going NC+18🔞 📚 STORY IS ABOUT : بیون بکهیون معلم غیر رسمی سفارت مامور میشه تا کمک کنه پسر یکی از اشرافزاد...