🎴 MᴀᴅNᴇsS 1 | دیوونگی‌اول 🎴Sehun Book 📘

🎴 MᴀᴅNᴇsS | ｐ⑤

☆برای‌حفظ‌رنکینگ‌داستان،لطفا‌ستاره‌دادن‌به‌پارت‌ها‌رو‌فراموش‌نکنید♡☆

هیچکدوم کاستوم خاصی نپوشیدیم و طبق قرار فقط از ماسک های ترسناک و چندش آور استفاده کردیم.

مهمونی 6بعداز ظهر شروع شده بود و تو عمارت خانوادگی "وی" برگزار میشد.تعداد مهمون ها به 100نفری میرسید.

البته ما بیشتر وقتمون رو با خودمون گذروندیم و قسمتی از فضارو به رقصیدن باهم اختصاص داده بودیم و گاها نوشیدنی ای هم مینوشیدیم.

"اون" با اینکه ماسک جادوگر زده بود اما بیحالی چشماش رو نمیتونست پنهون کنه.

چان بخاطر خونواده اش که امشب از آمریکا میرسیدن،نتونست تو مهمونی حاضر باشه و بک الان با اون نقاب زامبی بین لی و شیو و چن بلند بلند میخندید. معلوم بود خیلی نوشیده و از حالت خودداری خیلی فاصله گرفته.

نگران بودم امشب براش دردسری درست بشه. باوجود عادت خاص مستیش که بی نهایت سکسی میشد و اون فضا پر از پسرای غیر موجه بود.

اینکه چهره اش مشخص نبود یه پوئن مثبت به شمار میومد اما هنوز اندامش با اون لباسای چسبون بدجوری توی چشم میزد.

سوهو هیونگ مثل همیشه حواسش به من بود و وقتی دید تنهام، اومد و کنارم نشست.

یه لحظه نمیدونم چرا نگاهم سمت "اون" کشیده شد...داشت مارو نگاه میکرد. خیلی غمگین و شاید کمی عصبانی. زود نگاهم رو گرفتم و لیوان نوشیدنیم رو سر کشیدم.

سوهو:شرط میبندم حوصله ات سررفته.

_جاهای شلوغ و خیلی دوست ندارم.

سوهو:منم همینطور... البته حضور تو باعث میشه فضا قابل تحمل تر باشه.

بهش لبخندی زدم که ندید. ماسکش خوناشام بود که با روحیه ی لطیفش تضاد وحشتناکی داشت.

این هیونگ ریزه ی دوست داشتنیم حتی فیلم ترسناکم نمیبینه! مطمئن بودم مثل ماسک من اینم سلیقه ی بکه.

یه نگاه به ساعت کردم...10بود...هنوز مونده بود. بک حالا سر روی شونه ی سو گذاشته بود و داشت باهاش تانگو میرقصید.

میتونستم قیافه ی کیونگسو رو وقتی مجبورش کرده باهاش برقصه، تصور کنم و از تصورش خنده ام گرفت. حتما تهدیدش کرده بود که اگه باهاش نرقصه میره و با حفاظ پله های سالن رقص میله انجام میده.

از بک هرچیزی برمیومد. جای چان حسابی خالی بود.اون خوب میتونست بک رو کنترل کنه.

مطمئن بودم مثلا در جواب تهدید بک میگفت کافیه اون کارو انجام بده تا خودش لخت با یه پاپیون سر آ.لتش وسط پیست رقص اصلی بالا پایین بپره. و من مطمئن بودم هردو اینکارا رو میکنن.