_دلت میخواد بعد از مراسم چیکار کنیم؟؟
+بشینیم یه مدت طولانی تو چشای هم نگاه کنیم.
_چرا؟؟
+تا باورمون شه قراره با ادم روبروییمون پیرشیم.
_بعد؟؟
+بعد کوتاه ترین بوسه دنیا رو تجربه کنیم.
_چرا کوتاه؟!
+چون قراره یه عمر همو ببوسیم هون... باید عادت کنیم هردفعه بیشتر نگهش داریم. اگه برعکس باشه وقتی پیرشدیم دیگه لبامون بهم نمیرسه!
_هووومم...دیگه؟؟
+اممم... هون!! باید قول بدی تا اخر عمر خودم صورتت و شیو کنم!! حق نداری خودت انجامش بدی!!
_قول میدم عزیزم... دیگه چی؟
+ دیگه... بیا خونه رو رنگ کنیم! دوتایی!!
_خونه به اون بزرگی و؟؟
+ تنبلی نکن دیگه...
_میخواستم عوضش کنم... دوس نداری؟
+نه هونی... همونجا بمونیم... اون خونه یجورایی مقدسه...
_چرا چیزی ازم نمیخای جونگ؟؟ پس من برات چیکار کنم؟!
+سخت ترین کار دنیا به عهده ی توعه!! مجبوری تموم عمر منو دوست داشته باشی!!
_مگه تو مجبور نیستی؟!
+نه سهون... من بی اختیار بعد هر بوسه برات میمیرم.
_دیگه نمیبوسمت!
+اینجوری ام میمیرم... فقط به اختیار خودم.
روی دستش بوسه ای زدم و ملحفه ی سفید و روش مرتب کردم.
_دیگه جلوی من از مردن حرف نزن جونگ.
صورتم رو سمت خودش چرخوند و با چشمای براق قشنگش خیره شد به مردمک رقصونم.
+سهون من بغض کرده... امروز چه صحنه های عجیبی دارم میبینم.
تصور نبودنش،توی هرحالتی، میتونست برام نمود مرگ باشه.
+انقدر دوسم داری هون؟؟
خودش رو جلو کشید و خیره به چشمام پرسید.
_یعنی خودت نمیدونی؟!
+میخوام از زبون خودت بشنوم... مخصوصا وقتی از ترس نبودن من مثه بچه ها بغض میکنی.
دستم مینداخت. یه لحظه حس کردم جامون باهم عوض شده و اون پسر کوچولوی حاضر بینمون، اونروز من بودم.
سرم و روی سینه اش گذاشتم.
_نمیخوام جوابت و بدم.
فینی کردم و چشمام و بستم.
+خدااااا.... نگاش کن چقدر خواستنی و کوچولو شدهههه.
خودم و جمع کردم. چه اشکالی داشت یه بارم من خودم و براش لوس کنم؟!
YOU ARE READING
🎴 MᴀᴅNᴇsS 1 | دیوونگیاول 🎴Sehun Book 📘
Science Fiction📘 ژانر : درام⚡رمنس⚡ روانشناسی ⚡ انگست 📕کاپل : سکای⚡ کایهون ⚡ کریسبک ⚡ چانبک ⚡ سولی ⚡ شیوچن 🖋گاهی لازمه دیوونگی کنی. گاهی دیوونگی کردن، تنها چاره اته. چاره ی من جونگین بود. باید دیوونه اش میشدم... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📝#دیوونگی...