-هی...تو نمیتونی کلهی منو بذاری رو درخت.
جونگکوک غر زد و روی زمین غلت زد تا به تهیونگ که کف پارکتهای آپارتمان روی زانوهاش نشسته بود و وسائل تزئینی رو از جعبهها بیرون میآورد نزدیکتر بشه.
-مثل پیرمردا نباش...نگفتم کلهی خودت...ببین...
چشماشو تو حدقه چرخوند و دنبال عکسی که از جونگکوک چاپ کرده بود بین وسائل پراکندهی روی زمین گشت.
-ایناهاش...فقط باید با قیچی سرتو جدا کنم.
-تو وحشتناکی...
جونگکوک نالید و گونهشو به رون پای تهیونگ مالید.
-کلهی خودمم میذارم...ولی اگه تو قبول نکنی...امممم...
از گوشهی چشم به جونگکوک نگاه کرد و سعی کرد "به روش خودش" ترغیبش کنه:
-به جای عکس تو...عکس خرگوش میذارم...فرق زیادی هم ندارین.
-من شبیه خرگوش نیستم.
اعتراض کرد و پای تهیونگ رو گاز آرومی گرفت.
-آخخ...هستی...
با صورت مچاله گفت و جونگکوک رو کنار زد و با دستش جای گازی که جونگکوک گرفته بود رو مالید.
-یه ذره...
جونگکوک گفت و سرش رو برگردوند تا بتونه دور از چشمای تهیونگ، به بحث بی معنیشون بخنده.
همونطور که روی زمین دراز کشیده بود، پاهاشو تو شکمش جمع کرد و دوباره رو به تهیونگ برگشت تا بتونه بهش خیره بشه. تا بتونه اون رو که تلاش میکنه درخت کریسمشون رو "به بهترین شکل" تزئین کنه تا اولین سال نو رو کنار هم بگذرونن ببینه و ستایش کنه.
تهیونگ خیلی برای اون بی نقص بود و جونگکوک به خاطر داشتنش به خودش افتخار میکرد.-عااا...کاش یه درخت کوچیکتر میگرفتیم...مطمئنی میتونیم اینو تا بیمارستان ببریم؟ توی تاکسی جا می-...اوه...
تهیونگ جملهشو قطع کرد وقتی جونگکوک رو تو فاصلهی خیلی کمی از خودش دید که روی زانوها و کف دستهاش
ایستاده.-چیه؟
وقتی لبخند گوشهی لب جونگکوک رو دید گفت و وسائل رو کنار انداخت تا همونطور که نشسته بود کمی عقب تر بره. جونگکوک بازم جلو رفت و روی تهیونگ خم شد و اون شوکه از حرکت ناگهانی جونگکوک، چشماشو گشاد کرد و کف دستهاش رو عقب تر از خودش به زمین تکیه داد.
-ته؟
نجوا کرد و تهیونگ آب دهنشو با هیجان پایین داد. کمی خم شد و گوشهی لبهای مورد علاقهشو کوتاه بوسید و تهیونگ که تا چند لحظهی پیش تو همچین مودی نبود بدون هیچ واکنشی به جونگکوک خیره شد.
دست جونگکوک با ملایمت روی آرنجش نشست تا مجبورش کنه کامل دراز بکشه. نیشخندی رو به گونههای قرمز شدهی تهیونگ زد و در جواب لبخند دندون نمایی تحویل گرفت که تقریبا تمام عقل و هوشش رو ازش گرفت.
KAMU SEDANG MEMBACA
Home (kookv)
Romansa[Completed] ♡نام فیک : Home (خونه) ♡ژانر : رومنس،زندگیروزمره،اسمات ♡نویسنده : Feranki7 خلاصه: تهیونگ از طرف پدرش مجبور به حمل مواد مخدر میشه و توی یکی از دردمندترین روزهاش با جونگکوک، دانشجوی موسیقی مواجه میشه... ...