- این آهنگو یادته؟
+ وای اینو از کجا پیدا کردی؟!
- خوشحال شدی، مگه نه؟
+معلومه! میدونی چند وقت بود دنبال این میگشتم؟!
- خب پس به هدفم رسیدم.
+ هدفت؟
- اوهوم... خنده ی خوشگلت.
+ اینجوری نکن با من!
- اون موقع که اینو گوش میدادیم فقط من بودم و تو و یه کلی فاصله. این آهنگه همش منو یاد تو مینداخت. خدا میدونه چقدر اینو گوش دادم.
+ اون موقع دلمون با یه آهنگ میلرزید. یه وقتی یه جایی میشنیدیمش ریز ریز میخندیدیم.
- آره، ولی الآن، شب سال نو، وقتی که بچه ها دورمون میچرخن و بازی میکنن، میتونیم با خیال راحت با هم برقصیم.
+ عجیبه که هیچی قدرت اون خاطره های اول رو نداره. هر چی که خاطره ی جدید درست میکنیم باز اون اولیا یه حس و حال دیگه ای دارن.**************************************
ووت و کامنت هرگز نشه فراموش، لاولی های خوب و باهوش*-*
YOU ARE READING
Oneshot Collection
Short Story✒مجموعه ای از تمام وانشات ها و داستان های کوتاه که گاه به گاه مینویسم و ارتباطی با هم ندارند. این ها فقط نشانه ی پرواز تخیل من است. ✒زمان آپ: هر وقت که قلم به پرواز درآید ✒وانشات درخواستی پذیرفته میشود افتخارات: 🌱#1-teen 🌱#1-kdrama 🌱#1-heartbreak