Memories

99 2 5
                                    

آخرین روز سال ۱۳۹۸ است. اتفاقات زیادی برما گذشته که شمارش آنها کار طاقت فرساییست. نه صرفا از بابت تعدد بلکه به دلیل سختی مسائل. شاید بهتر باشد همانطور که میگویند "گذشته ها گذشته"، از گذشته ها بگذریم.
هم اکنون دری مقابل رویمان گشوده میشود، ما نوری میبینیم، از آینده چیزی مشخص نیست اما من از تلاشم مطمئن هستم. من فردایی را میخواهم بسازم که روشن است. اگر این روشنایی که میبینم یک باریکه باشد یا یک سرچشمه اهمیت ندارد. مهم این است که تلاشمان نتیجه ای دارد و آن روشن است. در این مسیر دست هایی به کمک من می آیند و دست من به کمک تو می آید، آن ها را میپذیریم و ادامه میدهیم. میدانید در این سال نو تغییر خواهیم کرد حتی اگر متوجه نشویم. تغییر من ممکن است بعضی ها را بخنداند و بعضی ها را ناراحت کند اما من به این مسائل وقت تفکری نمیدهم. برای من مهم فقط من است، منی که برای هدفش تلاش میکند. بیایید سازندگی کنیم برای خودمان برای محبوبانمان.
لحظه ی تحویل سال لبخندی بر زخم های کهنه زنیم و برخیزیم.

**************************************
ووت و کامنت هرگز نشه فراموش، لاولی های خوب و باهوش*-*

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Apr 24, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Oneshot CollectionWhere stories live. Discover now