بعداز اینکه حرف زدنم با خانوادم تموم شد وارد اتاقمون شدم و تصمیم گرفتم که کمی درس بخونم...
من همینجوریش هم از بقیه بچه ها یه چندتا درسی عقب بودم و همین باعث افت میشه و برای من اصــلــــــا قابل قبول نیست-_-تقریبا میشه گفت ۶ساعتی بود که درس میخوندم و داشتم آخرین تمرین ریاضیم و حل میکردم..
همینجوریشم داشت چشام برای خودش آلبالو گیلاس میچید و معلوم نبود به جای جواب چیا که نمینویسم!!پلکهای خستم روی هم افتاد و سرم داشت به سرعت میوفتاد رو میز که یهو با صدای زنگ گوشیم یهو با وحشت هوشیار شدم...
اوووه بابای بکهیون بود!! (⊙_☉)
با این اتفاقایی که افتاده بود هزاران بار وزیر بیون و لعنت کرده بودم که چه پسر ناشکر و افتضاحی پرورش داده...نه به خودش و مهربونیش و نه به این پسر شیطان صفتش...
با قطع شدن تماس به خودم اومدم ...شعت الان تماس وزیر و بی جواب گذاشتم؟..
گوشی دوباره زنگ خورد...اینبار فورا تماس و وصل کردم..- اوه..سلام آقای بیون
_سلام پسرم حالت چطوره؟از مدرسه راضی هستی؟!
-اوه...ممنونم بله.......راضیم...*تو پسر شیطان صفتت و نمیشناسی -_-
_پس خوبه!! امیدوارم تو و بکهیون دوستای خوبی باشین...
*حتما حتما هرچی تو بگی لاوم :)
بله...دوستهای خوبی هستیم..هوام رو داره ^^
*آره جون عمم..هوام و داره...آبرو برام نذاشت با تحقیر کردناش!!
-فقط برای همین زنگ زده بودین؟!
خنده ای کرد و گفت:
_نه..راستش...جشن سالیانه مدرستون دوروز دیگست...باید بیام دنبال بکهیون تا ببرمش خرید و به خونه هم سر بزنه مادرش دلتنگشه...گفتم شاید توام بخوای خونوادت و ببینی..اگه بخوای میرسونمت.
-اوه واقعا ممنونتون میشم آقای بیون ^^
_پس فعلا خداحافظ...آ...فردا ساعت ۱۲ ظهر میام دنبالتون...شام مهمون منین.
و قبل اینکه اعتراض کنم قط کرد(¬_¬)
خوابم به کل پریدها...
آخرین تمرینمم حل کردم و بعداز بستن دفترم به سمت گوشیم رفتم.
گفت جشن؟ ینی چجور جشنی...
مدرسه چونگدام مدرسه معروفیه پس....اگه..تو نت سرچ بزنم چیزی میاره؟امتحانش ضرری نداره...
اوم..چی بزنم؟!....سرچ زدم جشن های سالیانه مدرسه شبانه روزی چونگدام
واو..چقدر جالبه...زدم قسمت Image ها...عاو...اینکه اکیپ بکهیونه...واو تیپشون چقدر خفنه...کریس....اون به شدت نفس گیر شده...
تو کپشن نوشته که معروف ترین مدلهای چونگدام و شرکت DS media هستنಥ⌣ಥ
YOU ARE READING
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
Fanfiction•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار...