شماهای دایمندتون رو وست ندارین💔
بیشتریتون چرا سایلنت ریدرین...خب چرا ووت نمیدین دلم و میشکونین..
لطفا به فکر رگ به رگ شدن و انفجار مغز نویسنده هم باشید.
:(
لطفا اگه از فیک خوشتون میاد توی ریدینگ لیستاتون قرارش بدین و به دوستاتون معرفیش کنین تا آمار ریدر ها بره بالا:)
میدونم نصفتون توی حالت آفلاین فیک و میخونین و ووت ها و کامنتاتون ثبت نمیشه...ولی شما که برای چک کردن واتپدتون آنلاین میشین نمیشین؟!
پس لطفا اون موقع عشقتون و بهم نشون بدین...
این عشقی که به فیک میدین مثه یه انرژی زا عمل میکنه و میتونه براتون بترکونه لاویا...پس لطفا هوای من و بچه هام و داشته باشید♡عرررر من خرذوقق.ناخوداگاه کرماتیکم فعال شد و گریهم بیشتر شد و یهو خودم و انداختم روی زمین.
-کایاااا چیشدییی؟!
-انقد که تند میری پام رگ به رگ شد..همه لنگاشون مث تو دراز نیس که هیونگ!
-هوووووف بیا اینجا ببینم.
این و گفت و یه دستش و برد زیر زانوم و یه دستشم برد زیر کتم و طی یه حرکت با گرفتن نفس عمیقی بلندم کرد.
ازین حرکت ناگهانی شوکه دستام و دور گردنش حلقه کردم و سرم و توی گودی گردنش بردم.
وقتی راه رفتنش رو حس کردم عدداب وجدان گرفتم.-ام سهون..میگم که....الکی گفتم بذارم زمین سنگینم کمرت میپوکه.
-هیس سکوت.
-راست میگم خودم میام.
-آره؟
-آره!
تا گفتم آره یهو دستشو از زیرم کشید که داشتم میوفتادم.
اما پنجولای گربه ایم وقتی وضعیت و قرمز دیدن محکم خودشون و دور گردن سهون محکم تر کردن.
خودم و بالا تر کشیدم و پاهام و دور کمرش حلقه کردم.-یاااا داشتی مینداختیم!
-خودت گفتی بذارمت زمین
-گفتم بذار نگفتم بنداز لنگ دراز!
-پووف.
و تو همون پوزیشنی ک بودیم سمت اتاقش راه افتاد.
مث یه پیشی بهش آویزون شده بودم.حالا اینو بیخیال!!
دهنم کلا سرویس شد! حالا با این زبون چجوری بخونم!؟وقتی رسیدیم به اتاق من و گذاشت روی تخت و با آوردن یخ گفت:
-دهنت و باز کن زبونت و بیار بیرون
-سهون..صبر کن...من ک الان حرف زدن برام حکم شکنجه رو داره چجوری فردا بخونم!؟
همینجوری که زبونم بیرون بود این حرف و زدم و البته نصفشم نامفهوم شد اما سهون فهمید.
با حالت تفکر دستش و گذاشت رو چونش و اول به سقف خیره شد.
یه نگاه بهم انداخت و باز سقف.
من، سقف!
من، سقف!
من، سقف!
ВЫ ЧИТАЕТЕ
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
Фанфик•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار...