با ناراحتی به چانیول خیره بودم که داشت آروم و غمگین غذاش و میخورد.
با اون چیزی که نباید میدید منم اشتهام کور شد چه برسه به اون بیچاره.
ولی مجبورش کردم بخوره.حالم داره ازین بازی کثیف بکهیون دوستاش بهم میخوره...
نمیدونم چکار کنم...ما الان ۱۵ سالمونه...
توی حساس ترین دوره زندگیمونیم...
دوره ای که فقط باید بخندیم و خوش باشیم...
این حق همه است...
حقه چانیول!!اونایی که کمتر تو رو میشناسن همیشه میگن خوشبحالت!
فکر میکنن آرامش تو و شادیت نتیجهى بیخیالیه.
فکر میکنن تو بلدی دنیا رو ندیده بگیری.به خیالشون بدیها رو حس نمیکنی.
اونا فکر میکنن دیوار شادی تو به اندازهی صدای خندهات بلنده.اما کسانی هستن که بیشتر میشناسنت.
بیشتر کنار تو بودن و یا عمیقتر تو رو دیدن.آنها میفهمن و میدونن که بدیهای دنیا رو خوب دیدی.
میبینن ناراحتیهایی رو که روی دلت سنگینی میکنه رو بلدی با چند تا خندهى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی.اونایی که تو رو بیشتر بشناسن حساب نفسهای سنگین شدهات رو دارن و میبینن گاهی با تهموندهى امید، تاریِ چشمهات را پاک میکنی.
مث من #چانیولا...
من تازه شناختمت...اونایی که تو رو بهتر میشناسن خوب میدونن ، همیشه قاعدهها برعکسه:
آدمهایی که زیاد میخندن، زیاد نمیخندن، اونایی که دوست زیاد دارن، دوستهای کمی پیدا میکنن و اونایی که میخوان غمگین به نظر برسن غمهای کوچیکتری دارن.
قدر شادی رو کسانی میدونن که قلب سنگینتری داشته باشن.
قلبت با این بیرحمیا بدرد میاد...
نمیدونم دارم کار درست رو میکنم یانه...#نمیدونمولی...
باتکون خوردن دستی جلوی چشمم از دنیای فکرهای درهم و برهمم خارج شدم و چانیول رو دیدمکه باعجله وسایل من و تو کولم جم میکنه:
_ بدووو باید بری ساعه ۱عه و الان کریس پشت دره کلید نبرده...بدوو
با هول و ولا کولم انداختم رو شونم و کلاهم و رو سرم گذاشتم...
_یاااا مگه با تو نیستم خپللل؟ درو باز کن دستم شکست
صدای عصبانی کریس باعث شد سریع از چان خداحافظی کنم و از تراس بپرم پایین.
اگه رزمی کار و کار بلد نبودم حتما الان مرگ مغزی شده بودم.(●__●)#چانیول:
همینکه از رفتن لیسا مطمئن شدم سریع رفتم و درو باز کردم که کریس محکم یقم و گرفت و گفت:
مگه نمیگم اون هیکل نحستو زودتر برسون 😠
_ب...ببخشید...خواب بودم.
YOU ARE READING
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
Fanfiction•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار...