بعد از رفتن چانیول، لوهان به سرعت سمت میز دوید تا با کریس تماس بگیره؛ دستاش از ترس میلرزید و نمیتونست روی شماره گیری تمرکز کنه. همون لحظه تلفنش زنگ خورد و بر حسب اتفاق اون کریس بود:
- الو؟...لوهان؟...خودتی؟
- ک کریس...
- لوهان حالت خوبه؟ اتفاقی افتاده؟ چرا انقدر آشفته ای؟
- اون زنده است!...کریس..او..اون زندست!
- منظورت چیه لوهان؟ کابوس دیدی؟
- منظورم پارک چانیوله! ه همون قربانی! اون زنده است..توی آمریکاست..
- .....چ چی گفتی؟
- با چشمای خودم دیدم! اومده بود مطبم..ک کریس یکاری کن.
- مطمئنی اشتباه نگرفتی؟... پس اونی که مراستم ختمش رفتیم کیه؟
- نمیدونم..نمیدونم..فقط یکاری کن..من میترسم..نگاهش.. پراز نفرت بود..
- خیله خب ولی...
- چی شده؟
- عاه...بکهیون...فرار کرده
- چی گفتی؟ بازم؟..تونستین پیداش کنین؟
کریس آهی کشید و پیشونیش و خاروند:
- رد تلفنش و زدیم...داشت به سمت فرودگاه میرفت، انگار باغبون عمارت، آقای کیم بهش کمک کرده دوتا بلیط بگیره و فرار کنه
- آیش...من همون اول گفتم این باغبونه یه تختش کمه خیلی ساده لوحه..باید همون موقع اخراجش میکردن تا گول معصومیت بکهیون و نخوره..حالا بلیطا برای کجاست؟ سعی میکنم آدمام و بفرستم دنبالش
- آمریکا...
- چرا اینجا؟
- نگو که نمیدونی اون دیوونهی پیسیوایه!
- چ چی...نه نه نه..اون نباید بیاد.
- دومین بلیطی که گفتم، بلیط کنسرت پیسیوایه که برای هفتهی بعده...
- نه کریس بدبخت شدیم!
- چیشده؟ فقط آدمات و آماده کن بعد کنسرت برش گردونن.
- ن نه...اون نباید بره کنسرت..نباید پیسیوای و ببینه!
- اتفاقی افتاده؟
- کریس ما نباید بذاریم این اتفاق بیوفته..پیسیوای...همون...پارک چانیوله!..همون قربانی!
- ........ها؟
لحظه ای بعد، خنده های کریس کله بیمارستان و فرا گرفته بود. مشتش و به دستهی مبل میکوبوند و عین دیوونه ها میخندید:
- شوخی قشنگی بود..کلی خندیدم..یه لحظه فکر کن اون پسره چاق وخیکی و بی دست و پای فقیر، اون پیسیوایه خفن و مشهور باشه! ککک..آخ دلم.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
Hayran Kurgu•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار...