کینه

230 47 27
                                    

من حسادت می‌کنم..

به خودم...

به خودم تو یک سال قبل..

که همه جا با شیطنت و خیره سری می‌رفت سعی میکرد تا کسی نشناستش...

به همون خودمی که بخاطر شرایط سخت ایدولی و تناسب اندامش غذای گیاهی و آب‌پز می‌خورد...

همون خودی که یواشکی همه چیز می‌نوشید و همه‌ کار می‌کرد و از هیچ‌چیزی نمی‌ترسید!

از کافه‌های جنوب تا شمال شهر گرفته تا رستوران‌ها و حتی ساندویچی‌های کنار خیابون، از باشگاه‌های بدنسازی گرفته تا پارک‌های شلوغ، از کتابفروشی‌ها تا عمده‌فروشی‌های پر از آدم...

منِ یک سال قبل، با اون همه مشکلات چقدر خوشبخت بوده و فارغ!

چقدر بی‌خیال!

چقدر آسوده!

چقدر راحت و بدون هیچ تمهدی آهنگ میساخت، مینوشت و میخوند، هندزفری به گوش و لبخند به لب از کنار آدم‌ها عبور می‌کرد، از بو کردن گل‌های کنار خیابون نمی‌ترسید.

با طرفدارا از نزدیک روبه رو میشد وچه با ماسک و چه بی ماسک حرف می‌زده،  می‌خندیده و با دست‌هاش دستهای خوشحالشون رو توی دستش میگرفته!

من بی قید و بند و شوخ طبعی ک دست نشُسته خوراکی می‌خورده و از دست زدن به سلفون‌ خوراکی‌های بیرون مغازه‌ها هراسی نداشته...

من حسودیم میشه به تمام کارهایی که توی یک سال قبل، بدون هیچ اضطراب و هراسی می‌کردم، به تمام چیزهایی که می‌خوردم، جاهایی که می‌رفتم، آدم‌هایی که ملاقات می‌کردم، آهنگایز که برای طرفدارام میخوندم و عزیزا و بیمارایی(روانشناس هم بوده..اگ یادتون باشه) که در آغوش می‌کشیدم.

به تمام آرامشی که داشتم...
که حالا به بدیهی‌ترین نیازهای روزمره‌ی یک انسان، غبطه می‌خورم، به سفر، به تفریح، به بی‌دغدغه کنار آدم‌ها نشستن و چای نوشیدن، به آغوش...هعی..

دنیا داره بد باهام تا میکنه..

یه زمانی که هنوز دکتر بودم و امیدی داشتم به بیمارای افسرده و خستم مشاوره میدادم..که یه روز این روز ها میگذره و واسه‌ی این چیز های بی ارزش اشک نریزن.این دنیا ارزشش رو نداره..اما..

الان کنج دیوار یه اتاق تاریک نشستم و درحالی که زانوهام و توی آغوش گرفتم با خودم حرف میزنم و هر لحظه ممکنه اشم در بیاد.

اون روز پایان بدبختیام با اون دختره‌ی هرز*ه لونا نبود...

**فلش‌بــک(روزی که نجات یافتن و به بیمارستان رسیدن)**

رو تخت نشسته بودم و به سوختگی و زخمهای کف دستم نگاه میکردم.

-اگه خوب نشن و جاشون بمونه، اون بچ و از موهاش به پنکه آویزون میکنم و بعد رو دور تند میذارم ک خوب حالش جا بیاد!

[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - KrischanbaekWhere stories live. Discover now