۱۰ دقیقه به پایان رسیده بود و سهون با قلبی که تند میزد به پسری خیره شد که شباهتی به پسرِ چاق و داغون ۳ سال پیش نداشت.
زبون همه کسایی که تو سالن بودن با دیدن پسر جذابی که موهای بلوندش و به صورت فرق باز توی صورتش ریخته بود و با یه کت اسپرت و بدون پوشیدن پیراهنی، با یه تیپ کاملا خیره کننده جلوشون بود، بند اومده بود و تحمل همچین شکی رو نداشتن!!
کی باورش میشد این همون پارک چانیوله منفوره ۳سال پیش باشع!؟ کسی که آبروش جلوی تمام دوربین های دانش آموزا رفته بود...
کسی که فیلم های تحقیر شدنش توی تمام رسانه های مجازی پخش شده بود و...
الان با بدنی لاغر و تیپی که شدیدا بهش میومد قلب همه رو به تپش انداخته بود! انگار که ۳ سال تو کما بودن خوب بهش ساخته! البته باشگاه رفتناش با کای و دکتر پوست و.. رفتناش و با لیسا فاکتور بگیریم!
-پارک چانیول وارد شو!
چانیول پوزخند یک طرفه ای زد که چاله لعنتی لپش معلوم شد و اینبار سهون و کای حس کردن قلبشون از حرکت ایستاد!!
با اعتماد به نفسی که با دیدن قیافه دوستاش و بقیه گرفته دست چپش رو وارد جیب چپ شلوارش کرد و با صاف کردن شونه هاش و ثابت نگه داشتن سرش، با قدم های محکمش وارد اتاق شد و مثه تمام اون فیلم های آموزشی ای که طی آماده شدنش توی اتاق گریم داخل اینترنت دیده بود، حرکات و انجام داد .
آیو دستش و گذاشت روی دهنش و سعی کرد چشماش که با دیدن تیپ چان تغییر سایز داده بودن و به جایی دیگه خیره کنه اما نمیشد!
اخه اون لامصب فقط با تغییر رنگ موقتیه موهاش و یه لباس عوض کردن اینقدر نفسگیر و کشنده شده بود!
شوگا به همراه بقیه داورا از جا بلند شدن و بدون معطلی براش دست زدن!-این حرکات برای چیه!؟ کی بهتون اجازه داد دست بزنید!؟
چانیول با چهره سرد و لحن عصبانی ای گفت و نگاه تیزش رو انداخت توی چشمای آیو و انگشت اشاره اش و سمته دختری که لبخندش روی لبهاش خشک شده بود گرفت و بهش نزدیک شد و با پوزخند گفت:
-و شما خانم....باید امتیاز بیشتری بهم بدین!
+ببخشید آقای پارک ولی چی باعث شد شخصیتتون ۱۸۰ درجه که هیچ ۳۶۰ درجه فرق کنه و انقدر گستاخ بشین؟
چانیول با این حرف شوگا صاف وایستاد و درحالی که سرجای خودش برمیگشنگت بعداز اینکه لبخند زد، سرش و کج کرد و با همون صدای بم و خاصش گفت:
-چون همین الان جدای تست مدلینگ تونستم تست بازیگریم در کمال پررویی به راحتی قبول شم.
و بعداز این حرفش دستش و گذاشت روی دهنش و نخودی و خجالتی خندید.
داورا خندهی ناباوری کردن و آیو درحالی که خودش و روی صندلیش انداخت کاملا شکه گفت:
BINABASA MO ANG
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
Fanfiction•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار...