سوکورو

338 47 36
                                    

سلام به‌همگی
خواستم از دوستانی که تو این چند ماهه لطف کردند و همراه من داستانم رو خوندند تشکر کنم🧡. هرچند روند نزولی تعداد خواننده‌هام هر چپتر بیشتر ناامیدم می‌کرد و هر چی زمان می‌گذشت این حقیقت که من به شدت آماتورم و کاری که دارم ارائه می‌دم به‌قدری خوب نیست که مخاطب خودش رو حفظ کنه.
راستش رو بخواید حس ناامیدی وحشتناکی قلب و روحم رو گرفته💔 و با خودم گفتم چپتر آخر رو که گذاشتم بعدش برای یک مدت طولانی می‌رم زیر پتو قایم می‌شم تا همه چیز از خاطرم پاک بشه.(تنها کاری که از یک فرد به شدت درونگرا برمیاد😅😶)

جدا از همه این حرف‌های به شدت مسخره و آه و ناله‌های به‌شدت ناامید‌کننده که می‌تونه به یک داستان تمام تراژیک ختم بشه، خواستم بگم تجربه به‌اشتراک‌گذاشتن داستانم و خوندن نظراتتون، احساساتتون و سوالایی که براتون پیش می‌اومد به شدت خوشحالم می‌کرد و با خودم می‌گفتم چقدر نویسنده‌ بودن و به اشتراک گذاشتن دنیایی که خلق می‌کنی می‌تونه کار جذابی باشه (نمی‌دونم باورتون می‌شه یا نه اما نوشتن و البته خوندن تنها کارهایی هستند که به‌شدت دوستشون دارم و بی‌نهایت بهم حس خوب می‌دن).
نجات‌دهنده اولین کار جدی و نیمه بلندم بود و تجربه‌های تلخ و شیرین زیادی رو برام به‌همراه داشت. حقیقتش با اینکه می‌دونم ضعف و ایرادهایی به داستان وارده اما بی‌نهایت دوستش دارم و امیدوارم شماها هم دوستش داشته باشید.
باز هم تشکر می‌کنم از اینکه دنیای درهم و آشفته‌ی بدون ناجی من رو خوندید.❤🧡

𝐒𝐚𝐯𝐢𝐨𝐮𝐫 𝐢𝐬 𝐃𝐞𝐚𝐝Where stories live. Discover now