قسمت سی و یکم

378 71 47
                                    

مکس داد زد:

- جیمی دریبل هاتو قدرتی تر بزن!

- برایت وسط زمین جای چرت زدن نیست!! حواست کجاست باید ریباند کنی....

- یین چقدر پاس میدی پرتاب کن به سمت تور....

بچه ها شکه از این همه ایراد هول شده بودن و مدام اینور اونور میرفتن... بلاخره بعد از نیم ساعت مکس سوت زد و همه در حالی که از سر و روشون عرق می‌چکید روی نیمکت نشستن... مکس بالا سرشون ایستاد:

- امروز اون جوری که ازتون انتظار داشتم نبودین... بعد پنج دقیقه استراحت 3 به 3 بازی میکنیم... حین بازی اشتباهی ببینم تنبیه صندلی میشید!

صدای اعتراض وین بلند شد:

- تو رو به بودا قسم پی مکس صندلی نه!!

برایت برای طرفداری از دوست پسرش به حرف اومد:

- آره آدم حس زاییدن بهش دست میده!

گالف پوکر به سمتش برگشت:

- تا حالا چند بار زاییدی؟!!

جیمی پوزخندی زد:

- لازم نیست حتما بزایی که! به منم همون حس رو میده....

یین آب بطریش رو روی سرش خالی کرد:

- هووووم... منم ترجیح میدم صد تا دراز نشست برم تا اینکه سه دقیقه کنار دیوار جون بدم....

وین سرش رو برگردوند تا به مکس نگاه کنه:

- پی مک.. ععععه فاک پس پی مکس کو!

برایت خنده‌اش گرفت:

- یعنی سه ساعت برای عمه مون چس ناله می کردیم؟!...

گالف: احمقا!!

مکس سوت زنان وارد باشگاه شد:

- یالا یالا پاشید بچه ها....

وین دریبل زنان به سمت تور دوید و برایت هم دنبالش... جیمی رو به مکس گفت:

- پی مکس خوب خیطمون کردینا!!...

مکس همون جوری که گردن جیمی و یین رو گرفته بود و به سمت زمین میکشوند گفت:

- خواستم تخلیه شید....

گالف توپ رو از دست برایت قاپید گفت:

- پی مکس تیم ها کی به کین؟!...

مکس بند های کتونیش رو محکم کرد:

- منو جیمی و برایت... تو و وین و یین....

جیمی: اووووه افتخار میدین به ما!

مکس: بین بازی راحت تر متوجه اشتباهاتتون میشم... یالا شروع کنید....

گالف و وین با هماهنگی و سرعت بالا این طرف و اون طرف میرفتن و گل میزدن... برایت اون وسط همش نگاهش به زبون وین بود که بخاطر تشنگی روی لبای خشکش کشیده میشد و تقریبا میشد گفت هیچ حضور مفیدی نداشت و همین هم باعث شد که از مکس پس گردنی تقریبا محکمی نوش جان کنه... مکس توپ رو توی هوا گرفت و برای برایت به جلو پرتاب کرد و برایت برای جبران با یه سه گام چرخشی زیبا توپ رو گل کرد.

Class A3Where stories live. Discover now