قسمت دهم

368 83 12
                                    

گالف جلوی در روی پله ها منتظر میو نشسته بود، درواقع تا به پدرش گفته بود که می خواد شبا با معلمش توی خونه تمرین داشته باشه پدرش نه تنها موافقت کرده بود بلکه یکی از اتاقای خونه رو تبدیل کرده بود به سالن رقص و براش یه پیانو هم خریده بود. علاقه پدرش به اینکار رو درک نمی کرد. بلاخره در حیاط باز شد و معلمش با ماشین وارد حیاط شد، گالف از جاش بلند شد یکی از خدمه خونه رو صدا زد، میو با ماشینش جلوی در ایستاد پنجره رو داد پایین:

- گالف ماشین رو کجا بزارم؟!

+ پی لطفا پیاده بشید ماشین رو براتون می برن پارکینگ....

- نمی خواد خودم می تونم....

+ پی ما وقت زیادی نداریم و پارکینگ ما یه مشکل بزرگی که داره اینه که سخت میشه توش پارک کرد... لطفا پیاده بشید قول می دم ماشینتون رو سالم برگردونن....

میو خندید:

- من نگران ماشین نیستم....

میو از ماشین پیاده شد، همراه گالف وارد خونه شدن پدرش به استقبالشون اومد:

- اوه جناب میو سوپاسیت خیلی خوش اومدین....

میو جلوتر رفت و با پدر گالف دست داد، اگه به چهره هاشون دقت می کردی کمی شباهت داشتن. پدر گالف با لبخند به راه پله اشاره کرد:

- وقتتون رو نمی گیرم... برید به تمریناتون برسید بازم باهم معاشرت خواهیم کرد....

میو وارد اتاقی شد که گالف درش رو براش باز کرده بود با تعجب به اتاق نگاهی کرد:

- شما یه همچین اتاق تمرینی تو خونه تون دارید؟!... اینجا کی تمرین می کنه؟!

گالف در اتاق رو بست:

- ما اولین کسایی هستیم که قراره اینجا تمرین کنیم... پدرم از ذوق زیاد دستور داد به سریع ترین شکل ممکن این اتاق رو آماده کنن....

گالف سمت میو اومد و کیف و کتش رو ازش گرفت، میو هم سمت پیانو رفت. گالف نگاهش به میویی بود که با تردید انگشت هاش رو نزدیک کلاویه ها می کرد:

- اگه بخواید می تونید ازش استفاده کنید پدرم برای استفاده اینو اینجا گذاشته....

میو از پیانو فاصله گرفت :

- نه وقت نداریم... بیا تمرین رو شروع کنیم... اول یکم گرم کنیم....

*****

دو ساعتی بود که بی وقفه تمرین می کردن، اول میو حرکات گالف رو نشونش می داد بعد می ایستاد تا گالف اونا رو انجام بده، اگه گالف خطایی می کرد یا فرم ایستادن و حالت انجام حرکتش اشکال داشت بهش نزدیک می شد و براش اون حالت رو درست می کرد، سخت ترین حرکتی که داشت یه نوع چرخش همزمان با پارتنرش بود و در آخر باید اون دختر رو می کشید توی بغلش.

Class A3Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora