نویسنده: برلین
گالف سرشو برگردوند... در حالت عادی باید از این فاصله کمشون شوکه میشد و میو رو به عقب هل میداد... ولی در این حالت حتی تکون خوردن هم براش سخت بود چه برسه به جا به جا کردنِ اون کوه سنگی...
دستاشو بالا آورد و دو طرف صورت میو گذاشت: چی باعث شده فکر کنی بهت میگم؟... بینی شو روی گونه میو کشید سرشو عقب برد و با حالت اعتراض آمیزی مشتشو روی رون پای میو کوبید: این انصاف نیست
میو که دردش گرفته بود چهره شو درهم کرد: چی انصاف نیست کوچولو؟
گالف توجهی به لقب جدیدی که گرفته بود نکرد و دستشو بلند کرد داخل موهای میو چنگ کشید و اونو جلو کشید و داخل گوشش با لحن اغواکننده ای زمزمه کرد: پوستت خیلی سفیده و زیبایی و این زیبایی واسه یه مرد دردسر داره نداره؟
میو گالف رو درک نمیکرد این پسر وقتی مست میشد خیلی رک میشد
سعی کرد موهاشو از چنگ دستای گالف آزاد کنه که گالف دستشو پشت گردنش گذاشت و با دست دیگه دوباره به موهاش چنگ زد میو با حرکتی که گالف انجام داد مقداری به جلو پرت شد و برای نیفتادن روی گالف دستشو روی زمین گذاشت گالف تکیه شو کامل از مبل برداشته بود و روبروی میو نشسته بود... میو دیگه داشت از حالتی که قرار گرفته بود خسته میشد دستش فشار شدیدی به زمین وارد میکرد و موهاش از یه طرف داشتن کنده میشدن
+ حتی موهاتم خیلی نرمن چرا موهای من اینجوری نیست و با حرکتی ناگهانی میو رو هل داد روی زمین میو به خاطر ناگهانی بودن لحظه ای تعادش برهم خورد ولی خودشو حفظ کرد اما پسرک روبرو دست بردار نبود با یک فشار اونو روی زمین خوابوند و روی پایین تنه میو درحالی که دو پاش دو طرف پای میو قرار گرفته بود نشست میو شوکه تر از این نمیتونست بشه...
- چیکار داری میکنی؟
+ چرا موهات نرمه؟
- الان واسه جواب این سوال باید منو اینجوری خفت کنی؟ بلند شو تا نزدمت
+ چرا موهات نرمه خب؟ بعدشم چطور دلت میاد منو بزنی؟ هنوز مریضم و بدنمم درد میکنه
- چه بدونم شاید به خاطر شامپوهاییه که استفاده میکنم... بعدشم حقته خودت کتک رو به جون میخری اصلا
گالف روی بدن میو خم شد و نفس میو رو در سینه حبس کرد:
+ میشه منم از این به بعد از شامپوهای تو استفاده کنم؟ میشه؟
و تقریبا توجهی به قسمت دوم حرف های میو نکرد...
- اگر از روم پاشی آره
وقتی از جانب گالف حرکتی ندید سعی کرد خودش دست به کار بشه که گالف اجازه نداد انگار بازی عوض شده بود میو به جای اینکه جواب سوالهاشو پیدا کنه بیشتر داشت مورد سوال قرار میگرفت
CZYTASZ
Maze (HezartO)
Fanfiction🔸️مقدمه: قصه، قصه ی مردیه ک تو هزارتوی زندگیش گم شده... خلافکاری سخت گیر که همه از اسمش میترسن... و خلافکار داستان ما هدفِ گالف کاناووت سرگرد دادگستری میشه و تمام زندگی شو میزاره تا بتونه اونو دستگیر کنه... و چی میشه اگر زندانی داستان عاشق زندان با...