قسمت سی و هشتم

103 41 74
                                    

نویسنده: برلین

صدای نفس نفس زدن های خودش تو سرتاسر فضای باشگاه پیچیده بود

تردمیل و روی دور کند تنظیم کرد تا این چند دقیقه ی اخر با ارامش بگذرونه

با شنیدن صدای در سرش و کج کرد ولی چیزی ندید با خودش زیر لب گفت:لابد توهم زدم ...اما با قرار گرفتن دستی روی بازوهای ورزیده اش فهمید توهم نبوده و گالف پسرک شیطونش اینبار هم خواسته سوپرایزش کنه

+ پس بیدار شدی ...

گالف همینطور که با انگشتش روی بازوی میو خط های نا مفهوم میکشید هوم ارومی گفت و با حالت کیوتی اخم هاش و در هم کرد:کجا بودی اونوقت؟ چرا وقتی بیدار شدم ندیدمت؟

میو از کیوتی پسرک رو به روش ضعف کرد و لپش و کشید :میبینی که اومدم ورزش کنم ...یعنی میخوای بگی پلیسمون انقدر زود به زود دلش برای دوست پسرش تنگ میشه ؟

میو انتظار داشت گالف اینبار هم ضدحال بزنه و تیکه ای حواله اش کنه ولی با قرار گرفتن دست گالف روی پایین تنه اش جریان برقی از بدنش رد شد و نزدیک بود از تردمیل پایین بیفته

- اوم چرا که نه؟ الانم اومدم دلتنگیم و برطرف کنم

میو نیشخند شیطانی ای روی لب هاش نقش بست و بعد از خاموش کردن دستگاه از تردمیل پایین پرید

گالف لب پایینشو بین دندون هاش گرفت و باعث شد نگاه میو رو روی خودش بکشه

گالف همچنان عقب عقب میرفت و میو جلو میومد تا جایی که گالف به آینه ی پشت سر برخورد کرد و فهمید این جا ته راهشه و دیگه نمیتونه فرار کنه

میو پوزخندی زد :کجا میرفتین جناب کاناووت؟ داشت خوش میگذشت ...

گالف لبخندی زد و گفت :حالا که میبینم آف کارم داشت و بهتره برم ببینم چی میخواد

میو دستشو دو طرف گالف قرار داد و مانع فرارش

+ نه دیگ فرار نداریم اف یکم بیشتر باید صبر کنه

گالف خواست حرفی بزنه که لبهاش اسیر لب های خواستنی میو شدند و بوسه ای نفس گیر شروع شد

گالف دستشو روی شونه ی میو گذاشت و چنگی زد و میو اونو بلند کرد

ناخوداگاه پاهای گالف دور کمرش حلقه شدند

بوسه های میو به صورت پروانه ای از صورتش به گردنش منتقل شدند و حالت محکم تری به خودشون گرفتن به طوری که با گزیده شدن قسمتی از پوست گردنش آخی از میان لب هاش فرار کرد

میو لحظه ای از بوسیدن دل کند و پیراهن گالف و از تنش خارج کرد گالف با شیطنت پاشو بین پای میو گذاشت و فشار ارومی وارد کرد

- میبینم که یکی اینجا بد بی قراره رییس

+ درست میبینی ...و یکی دیگه قراره تاوان بی قراری شو بده

Maze (HezartO)Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora