part 20

5.2K 586 137
                                    

بعد از چند مین رسیدیم مدرسه

_ بریم بیب

چشم قره ای به ته دادم و بعدش پیاده شدیم
رفتیم داخل مدرسه که تمام توجه ها سمتمون اومد

€ سلام اوپا

+ سلام عزیزم

میخواستم حرص ته رو درارم پس با یونا اینطور حرف میزدم

میخواستم حرص ته رو درارم پس با یونا اینطور حرف میزدم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(این یوناس)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(این یوناس)

ته با خشم نگام کرد
من بهش پوزخند زدم و به حالت تمسخر نگاهش کردم

یکدفعه منو کشید جلو و لباشو رو لبام گذاشت مثله سگ الا من گاز می گرفت دیکهد عوضی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


یکدفعه منو کشید جلو و لباشو رو لبام گذاشت
مثله سگ الا من گاز می گرفت
دیکهد عوضی

یونا : او..پ..پا

ته : اون بیبی بویه منه یونا

یونا با قیافه بهم ریخته از پیششون رفت
تهیونگ شروع کرد به داد زدن

ته : میخوام یه خبری رو بهتون بدم گایزززرر

نامجون و جین که پیش هم بودن با صدای تخ برگشتن
و یونگی ، جیمین و هوسوک هم اومدن

Angry BabyWhere stories live. Discover now