part 1

11.6K 1K 197
                                    

امروز از آمریکا اومده بودیم و فردا باید میرفتم مدرسه

بک : کوک و فیلیکس همین الان می گیریم میخابین و گرنه هر دوتا تونو به فاک میدم

کوک : اوکی مام برو پیش دد اینقدر حرص نخور

بک : ساکت شین و فقط بکپین

کوک و فیلیکس : چشم

صبح شد

چان : فیلیکس، کوکک پاشین مدرستون دیر شدددد
کوک : نمیشه نرم ددی
چان : پاشین

کوک

با هزار بدبختی و تهدید بلند شدیم
صبحونه خوردیم و به سمت مدرسه فاکی حرکت کردیم

با هزار بدبختی و تهدید بلند شدیم صبحونه خوردیم و به سمت مدرسه فاکی حرکت کردیم

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

ماشین کوک

رسیدیم مدرسه

فیلیکس : بریم تو
کوک : بریم

کوک
داشتیم می رفتیم که یک پسر بهم برخورد کرد

کوک : هوی مگه کوری
پسره : مثله اسب راه میری بعد به من میگی کوری
میخواستم باهاش دعوا کنم

فیلیکس : وللش بریم دیر شد

رفتیم دفتر مدیر

آقای جانگ : سلام
کوک و فیلیکس : سلام
کوک : آقای جانگ لطفا برنامه کلاسی ما رو بدین و ما توی کدوم کلاس هستیم

آقای جانگ : اوه از اینکه مدرسه ما رو انتخاب کردین سپاسگذارم
برگه ای به من داد ویکی هم یه فیلیکس داد

جانگ : این برنامه کلاسیتونه و شما ( کوک ) ده دقیقه دیگه باید سر کلاس باشین
و شما ( فیلیکس ) کلاس شما پنج دقیقه دیگه شروع میشه

رفتیم بیرون
فیلیکس : هی نگاه تتو هامون میکرد
کوک : به یه ورتم نگیر برو تو کلاست منم برم دیگه

رفتم توی کلاس
کوک : سلام

خانم مین : سلام شما آقای جئون دانش آموز جدید هستید ؟
کوک : بله

مین : جئون خودت رو به بچه ها معرفی کن

کوک : جانگکوکم ۱۶ سالمه و جهش خوندم
مین : خب جانگ کوک میتونی پیش آقای کیم بشینی
همون عوضی بود که صبح باهاش بر خورد داشتم
نیشخندی روی لبش بود .

رفتم پیشش نشستم
کیم : سلام اسم من تهیونگه
کوک : سلام هه علاقه ای به شناختت ندارم

پورخندی زد

نشستیم و مین شروع کرد به چرت گفتن
دستی رو روی پام حس کردم

کوک : عوضی
رونم رو فشار داد
کوک : آه
دستش رو گرفتم و فشار دادم ولی من نسبت به اون جسه کوچیکتری داشتم
بالا خره کلاس تموم شد
رفتیم از کلاس بیرون

........................

ته

یک آب معدنی خریدم یکمش رو خوردم

سویون رو دیدم داشت رد میشد رفتم آب رو روی سرش خالی کردم

سویون : واییی
ولی وقتی برگشت من رو دید گفت
( من خطایی کردم )
ته : نه من هر کاری بخوام میکنم به توهم مربوط نی فهمیدی
سویون : ببله

یونگ و نامجون و جیمی داشتن میومدن سمتم
ته : جینو هوپ کجان
نام : جین رفت دستشویی
یونگ : هوسوکم رفت دنبال دوست دختراش

ته : یه موضوعیه میخوام بتون بگم
جیم : بگو

ته : پسره که جفتم نشست امروز اومده بود

نام : خب
ته : ازش خوشم اومده میتونین اطلاعات ازش جمع کنید

جیم : باشه

_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/

سلام سلام

من اومدم با پارت 1 فیک جدید
امیدوارم خوشتون بیاد

Angry BabyDonde viven las historias. Descúbrelo ahora