_ پاشو لباساتو بپوش بریم مدرسه فاکی
+ تو خودددتتتتتت ارز همه دنیااا فاکییییی ترییی
گوشیم رو در آوردم و درجه ویبراتور رو بردم بالا
+ ک.. آههه آییی
رفتم تو اتاق لباسم و بعد چند مین یکی از خفن ترین لباسام رو پوشیدم و اومدم بیرون
_ پایین منتظرتم بیبیم
با حرص بهم نگاه کرد و من رفتم
((((((
کوک
باید یه بلایی سر ته میوردم ولی چطوری
هزار تا رفیق داشت+ من باید چه گوهییییی بخورم
ویبراتور درجش رف بالا
+ دیوص عوضی
سریع لباسام رو پوشیدم
رفتم پایین_ جوننن بیبیمو نگا
_ پیرهنتو بکش پایین تر
+ ببین عوضی من تو مدرسه قبلی دخترا پسرا جون میدادن زیرم بخوابن بعد تویه جوجو اومدی به من میگی پیرهنت بکش پایین
ته گوشیش رو در آورد و لرزش ویبراتور داخلم بیشتر شد
_ نمیاری پایین
+نهه
لرزشش بیشتر شد ته اومد سمتم و من زانو هام لرزیدافتادم بغلش
پیرهنم رو کشید پایین و لرزش ویبراتور رو کم کرد
میخواستم بلند شم که براید استایل بغلم کرد
+ ولمممم کننن هق
_ تو گریه میک...
نزاشتم جملش کامل شه و حلش دادم از بغلش اومدم بیرون
_که اینطور حالا واسه من اینطوری
+ تازه کجامو دیدی
_ همه جاتو دیدم تازه دستم زدم
+ عوضی منحرف من منظورم یه چیز ...
_ باید افتخار کنی که ددیت اینقدر منحرفه
+ خفه شو دیکهد
_ باید رام بشی اگه نشی من هم تغییر میکنم
کوک بیبیپرتم کرد تو ماشین و رفت سمت صندلی راننده رو سوار شد
_____________________
ESTÁS LEYENDO
Angry Baby
Fanficکوک پسر رییس یکی از کله گنده های کره است که توی آمریکا زندگی میکنه . چی میشه اگه بنا بر دلایلی بیان کره و کوک توی مدرسه مدرسه با یه کله گنده مثله خودش آشنا بشه ولی نه یک آشنایی معمولی ژانر : مدرسه ای - اسمات - کمدی - ددی کینک کاپل اصلی : ویک...