کوک
رفتیم پایین نشستیم روی کاناپه
ته : کوک فردا امتحان فیزیک داریم خوندی
کوک : اهوم
هیو : نظرتون چیه فردا پارتی بگیریم
فیلیکس : من پایم فقط مشروب سنگین سفارش بده
کوک : منم پایم
ته : فیلیکس تو فقط 16 سالته اگه افتادی رو دستمون چی
فیلیکس : اولین بارم نیس که من و کوک کلاس هامونو بعضی اوقات میپیچوندیم می رفتیم بار
هیو : اوه
ته : خب بریم خرید
کوک : الان ساعت امم......شیشه
ته : پس بریم
کوک : تهیونگ و هیونجین برین ما میمونیم
ته : خب ....... من یکم پام درد میکنه
هیو : پس منو فیلیکس میریم
ته : اوکی اوکی
کوک : م..م..ن....
ته : خب بای بچه ها
فیلیکس نگاهی به هیون کرد
فیلیکس : بریم
فیلیکس و هیون رفتن
ته اومد نشست پیش کوک
دستش رو روی لب های کوک کشید
ته : آخ کیوت
کوک : درد
و یکی محکم زد لای پای تهته : یااا بیییه هورنی
ته به کوک نزدیک شد ولی کوک یک سانت هم غیب نمی رفت
دستش رو پشت کمر کوک گذاشت و فشاری داد
کوک شروع کرد به تقلا کردن
ته کوک رو به خودش چسبوند و آروم روی لب هاش زمزمه کردمن هر چیزی رو بخوام بدست میارم ( 😐😂 )
دستش رو زیر فک کوک گرفت و سرشو آورد بالاته : هیچ کس هم نمیتونه جلومو بگیره
لب هاش دو روی لب های کوک گذاشت و محکم
مک زد
کوک تقلا میکرد ولی فایده ای نداشت
ته لب هاش رو از روز لب های کوک بر داشت و گفت
حتی تو کیتنکوک : میدونستی خیلی آدم عوضی و بیشعوری هستی
ته : اهوم
کوک : فاک
ته : اون کلمه رو زیاد تکرار نکن چون عواقب خوبی ندارهکوک ته رو با تمام قدرت حل داد و ته عقب رف
کوک : ببین کیم فاکینگ تهیونگ عوضی .....
ته : اوه چقدر چیز خریدین
کوک برگشت و دید که فیلیکس و هیون برگشتن و کلی چیز توی دستاشونهکوک : حالا پارتی چه ساعتیه
هیون : من میگم ساعت شیش عصر تا شیش صبح باشه
فیلیکس : چییییییکوک : نه به نظرم بزاریم ساعت هشت تا چهار صبح
ته : آره این بهتره
هیون : خوبه اوکیه
من الان به چند تا از دوستام زنگ میزنم میگمته : خب بریم چند نفر رو دعوت کنیم دیگه
کوک : اوکیته زنگ زد به نام ، جین ، جیم ، شوگ ، لی نو ، هیونا ، جکسون ، مین کی ، جیسو و جی
کوک زنگ زد به سهون ، لو و این وو
فیلیکس زنگ زد به چن ، لیسا و کیونگسوهیون زد به کای ، بی ام ، مایک ، سئوجون ، سئو هیون ، شیومین ، جونگسوک ، جنی و مینهو
هیون : عالیه کلی شلوغ میشه
ته : آره فقط کوک مادر پدرتون نباید بویی ببرن چون بدبخت میشیم
کوک : باشه باو
فیلیکس : من میرم بخوابم فردا کلی کار دارین
همه موافقت کردن ورفتن خوابیدن تا فردا
______________________
![](https://img.wattpad.com/cover/267308475-288-k263353.jpg)
VOCÊ ESTÁ LENDO
Angry Baby
Fanficکوک پسر رییس یکی از کله گنده های کره است که توی آمریکا زندگی میکنه . چی میشه اگه بنا بر دلایلی بیان کره و کوک توی مدرسه مدرسه با یه کله گنده مثله خودش آشنا بشه ولی نه یک آشنایی معمولی ژانر : مدرسه ای - اسمات - کمدی - ددی کینک کاپل اصلی : ویک...