رفتن توی اتاق
ته لباساشو عوض کرد
ته : لباسهاتو عوض کن بیا الان غذا سفارش میدمگوشیش در آورد و از اتاق رفت بیرون
کوک لباساشو در آورد و یک شلوارک مشکی تا بالا زانوش پوشید و یک تیشرت گشاد
10 مین بعد
ته : کوککک
کوک : هاننن
ته : غذا رسیده بیاکوک : باشه
کوک از اتاق رفت بیرون و سمت میز غذا خوری رف
ته پیتزاشو بهش داد و کوک نشست تا بخورن
ته : امروز تو مدرسه به عنوان دوست پسرم معرفیت میکنم و حق اعتراض نداری
کوک سرشو با بی میلی تکون داد
بعد از چند مین غذاشون تموم شد
جعبه پیتزا هاشون رو انداختن و کوک رفت نشست پای تلویزیون
ته هم رف تو گوشیش
مسیج هاش رو چک کردرفت توی گروه اکیپشون
ته : هی
جین: سلام بچه
ته : میخواستم یه چیزی بگم
نامجون : سو ..
یونگی : بنال خب
ته : میخوام کوک رو به عنوان دوس پسرم معرفی کنم امروز
جین : آفرینن
یونگ : ساعت در رفته از دستتون باید بریم؟ مدرسه
سریع از مسیج هاش اومد بیرون
ته : کوک
کوک : هومته : الان باید بریم مدرسه بیا تو اتاق کارت دارم
کوک : ایششش باشه
کوک تلویزیون رو بست و رفت تو اتاق
ته : دراز بکش رو تخت
کوک : چرا
ته : گفتم دراز بکش رو تختتت
ته باصدای بم داد زدکوک به شکم رو تخت دراز کشید
اون ترسیده بود ولی نشون نمی داد
ته سمت کمدش رف و یک جعبه بنفش درآورد
کوک : اون چیهته : می فهمی
ته سمت کوک رف و محکم گرفتش
کوک : چیکاررر میکنی عوضییی
ته : ساکت شو
شلوار کوک رو کشید پایین
و یه ویبراتور کوچیک وارد سوراخ کوک کردکوک : ولم ک...آییییییی دیوصصص
ته ویبراتور رو با دستش فشار داد که رفت داخل تر
شلوار و باکسر کوک رو بالا کشیدته : اگه بیاریش بیرون خودت میدونی
کوک : عوضییییی آشغاللللللههههه هورنییییی
__________________
VOUS LISEZ
Angry Baby
Fanfictionکوک پسر رییس یکی از کله گنده های کره است که توی آمریکا زندگی میکنه . چی میشه اگه بنا بر دلایلی بیان کره و کوک توی مدرسه مدرسه با یه کله گنده مثله خودش آشنا بشه ولی نه یک آشنایی معمولی ژانر : مدرسه ای - اسمات - کمدی - ددی کینک کاپل اصلی : ویک...