part 21

5K 577 88
                                    

معلم فیزیکمون  آقای فاکینگ لی الان اومده بود

و بعد از کلی تاخیر معلم ها لی سر موقع اومده بود

لی : سلام به همگی

لی : درس رو شروع میکنم با.....

سر کلاس دستم رو روی زانو های کوک می زاشتم

و کوک هم یکدفعه اه کشید و آقای لی چشم قره ای به ما رفت و اشاره کرد که حواستون به درس باشه

بعد از یه ساعت کلاسه فاکیش تموم شد و گورشو گم کرد

خودم و کوک رفتیم تو حیاط ولی به بچه های اکیپ نرفتیم

+ ته

_ هوم

+ میشه درش بیاری

_ نوچ

+ ولم کن به حال خودم
رو یک نفر کراش زدم

_ تو گوه خوردی تو هنوز بچه ای

+ پس چرا به اجبار باید باتو باشم

فکشو تو دستام گرفتم درآمد نزدیکش کردم و بوسه عمیقی روی لب هاش گذاشتم

_ چون عاشقتم

کوک یه لحظه قیافش عجیب شد

+ ولی.

_ ولی نداره

^ اوپاااا

_ چته سویون

سویون با دیدن کوک چشم قر ای بهش داد

^ این پسره بی ریخت چیه آخه که تو باهاشی

^ این پسره بی ریخت چیه آخه که تو باهاشی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

_ حرف دهنت...

+ گوشمالیه امروز خوب نبود
هنوزم میخوای

_ مگه امروز چیشده

+ این بچ خانم با دو تا از نره غول های کلاس اومده بود که منو بزنه

خودش بیشتر خورد درواقه

^ خفه...

با پشت دستم محکم کوبیدم تو دهنش

_  یه بار دیگه دو رو ورش بپلکی میدم اینقدر به فاکت بدن تا صدا سگ بدی
میدونی که ... میتونم

سویون با چشمای اشکی رفت

^ سزای کارتو میبینی کیم تهیونگ

_ گمشو

به کوک نگاه کردم که هیچ عکس العملی نشون نمی داد

_ یه پا رزمیکار هم هستی

+ آره میتونم دهن تو پره خون کنم

_ ولی ددیت هم رزمیکاره

تازه ازت آتو داره

کوک چشم غره ای بهم رفت

وبعد زنگ خورد

کوک رفت تو کلاس و بچه های اکیپ اومدن پیشم

نام  : بالاخره کردیش

_ نه

شوگ: چرا دقیقا

جین : چون اسکله

ته : بزور که نمیشه

جین : یه دارو هست اونو بهش بده خودش میاد سمتت

دستش و کرد تو جیبش و یه بسته کوچیک در آورد

جین : این رو امشب بریز تو آب بهش بده

ته : مرس هیونگ

چیم : بریم کلاس دیر شد

شوگ : بریم

رفتیم تو کلاس

________________

Angry BabyWhere stories live. Discover now