سوپرایز

118 19 0
                                    


یونگی

کلافه روی تخت نشسته بودم و به جای خالی جیمین نگاه میکردم. به امروز صبح و نگاه دردمندش فکر میکردم. صداش توی سرم میپیچید.

"یونگی کمکم کن"

من بهش قول دادم مراقبشم اما نتونستم کاری کنم. چشم های پر از اشکش وقتی توی اون ماشین میکشیدنش از جلوی چشمم کنار نمیرفت.

کلافه جعبه ی چوبی رو از توی کشوی تخت بیرون آوردم و بازش کردم. گردنبند رو توی دستم گرفتم و بهش خیره شدم. قلب شکسته رو توی دستم گرفتم و جعبه رو کنار گذاشتم.

چشمم به گردنبند جیمین که روی تخت بود افتاد. از گردنش درش آورده بود و فراموشش کرده بود. برش داشتم و هر دوش رو به گردنم انداختم. حالا اون قلب های شکسته کنار هم بودن. از روی تخت بلند شدم تا چند دست لباس از توی کمد بردارم.

جوشیدن اشک رو توی چشم هام احساس میکردم. تیشرت جیمین رو توی دستم گرفتم و به صورتم چسبوندمش. اشک هام روی گونه هام میریخت و درد بدی رو توی قفسه سینه ام احساس میکردم.

نفس کشیدن برام سخت شده بود. به سمت آشپز خونه رفتم و دوتا از قرص هام رو به سختی خوردم. لیوان آب از دستم افتاد و هزار تکه شد.

روی زمین زانو زدم و سعی کردم نفس بکشم. خرده شیشه های روی زمین بهم پوزخند میزدن. هنوز هم توی قفسه سینه ام درد رو احساس میکردم. چشم هام رو بستم و نفس های عمیق میکشیدم.

تصویر لبخند جیمین پشت پلک هام نقش بست. کمی طول کشید تا دوباره بتونم نفس بکشم و طولی نکشید تا دوباره اشک هام روی گونه هام بریزه.

جین

نامجون وارد اتاق کارش شده بود و اصلا حاضر نبود باهام حرف بزنه. سکوت خونه ترسناک بود. با بیچارگی کف سالن نشستم و به قاب عکسمون خیره شدم. درست لحظه ای که احساس میکردم خوشبختی رو توی دست هام گرفتم همه چیز بهم ریخت.

اشک هام تمومی نداشت. بی صدا گریه میکردم. به در بسته ی اتاق زل زدم. هنوز هم توی اون اتاق بود. از جام بلند شدم به سمت اتاق رفتم. در رو با عصبانیت باز کردم که با چشم های سرخ بهم خیره شد.

-باید باهام حرف بزنی.

متقابلا مثل من داد زد.

-من حرفی ندارم باهات بزنم.

صدام شکست.

-بزار توضیح بدم.

بلند تر از قبل داد زد.

-چیو میخوای توضیح بدی جین؟ ها؟

سکوت رو دوباره شکست. صداش آروم تر و شکسته تر شده بود.

-داری ازدواج میکنی لعنتی ... چیو میخوای برام توضیح بدی؟

بغض توی صداش باعث شد عرق سردی روی کمرم بشینه.

Last LoveTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang