-خفه شو!
جیمین از بین دوندوناش غرید و چاقوشو بیرون اورد که متوجه ریزش سنگ ریزه ها شد.
لحظه ای بعد تنها چیزی که جنی فهمید کشیدن شدنش توی اغوش اون مرد بود برای در امان موندن از سنگهایی که داشتن روشون سقوط میکردن!جیمین با حس درد زیادی پشت شونه ش اخم کرد و برای ثانیه ای چشم هاشو بهم فشرد.
با چاقوش استخوان هارو شکوند بی معطلی بازوی جنی رو گرفت، بلندش کرد و لحظه ای بعد اونا درحال دویدن بودن..با بیرون رفتن از غار برای لحظه ای ایستادن و به کوه نگاه کردن.
و وقتی جیمین نزدیک شدن مذاب و پرت شدن سنگهایی از دهانه ی آتشفشان رو دید بدون مکث جنی رو دنبال خودش کشید و به سمت ساحل برد.پیدا کردن راهشون از بین اون درختا برای جنی غیر ممکن بود اما جیمین بدون اینکه ذره ای از سرعتش کم شه فقط می دوید و لحظه ای دست جنی رو رها نمیکرد.
اون لحظه فقط یک چیز تو ذهن جیمین بود...
"اون دختر باید سالم به کشتی برگرده!"
کمی دورتر و درست توی ساحل، هوسوک و پنج نفر دیگه کنار قایقی که هنوز توی شن ها بود با ناامیدی منتظر رسیدن کاپیتان و اون دختر بودن.
-چیکار کنیم؟یکی از اونا پرسید و هوسوک چند ثانیه سکوت کرد. نگاهشو از کوه درحال انفجار گرفت و به سمت گروه برگشت.
-اگر تا دو دقیقه دیگه نیومدن شما به کشتی برین، ما نمی تونیم مروارید و از دست بدیم. من برمیگردم توی جزیره و دنبالشون میگردم.
-ما قسم خوردیم مرد، هیچکدوممون بدون مروارید و کاپیتان بیرون از این جزیره نمیره
هوسوک آسوده تر از قبل سرشو تکون داد و خواست چیزی بگه که یکی دیگه گفت
-اون کاپیتان نیست؟هوسوک به سرعت برگشت و وقتی جیمین رو همراه جنی دید که به سمت ساحل میدویدن داد زد
-قایق و به آب بندازین!بلافاصله برگشت و همراه بقیه قایق رو توی اب هل داد. جنی به سختی داشت می دوید و اگر جیمین نبود...مطمئن نبود که به ساحل برسه..!
هوسوک داد زد
-زودباشینجیمین محکمتر دست جنی رو نگه داشت و کشیدش توی اب. بدون مکث به سمت قایق دوید و وقتی رسیدن به سمت جنی برگشت.
جنی گیج نگاهش کرد اما قبل از اینکه فرصتی برای حرف زدن داشته باشه جیمین با گرفتن کمرش بلندش کرد و گذاشتنش توی قایق.
هوسوک دستشو دراز کردن و جیمین به کمکش سوار قایق شد.
-پارو بزنین!هوسوک داد زد و جنی مبهوت به مردی خیره شد که جلوش نشسته بود، درحالی که به شدت نفس نفس میزد و سرش رو پایین انداخته بود.
جیمین کلاهشو از سرش کشید و به کوه نگاه کرد. مذاب داشت تمام جزیره رو دربر میگرفت..
نگهبان مروارید اون اسکلت نبود...آتشفشانی بود که بار هربار تعرض انسانها فعال میشد و تمام جزیره رو زیر مذابش مدفون میکرد!
..
KAMU SEDANG MEMBACA
Pirates "دزدان دریایی" (کامل شده)
Aksi"دزدان دریایی" کاراکتر:جیمین (BTS). جنی (BP). جونگ کوک (BTS). رز (BP). هوسوک (BTS) ژانر:دزد دریایی، رمنس، اکشن، فانتزی "سال 1789 قیام قاتلانی باستانی به اسم اساسین ها، گروهی که در سایه ها و برای مردم میجنگن... یک دزد دریایی و یک اساسین با عشقی تمام...