REVENGER | KV

Part 1 | Prey

Place: The wolf mansion, St. Petersburg, Russia

Date: August, 30, 2020

Time: 00:00

"قربـــان!"

کای، فریاد زنان وارد بار مخفی اون پنت هاوس ترسناک شد و از پنج تا همکارش عبور کرد تا خودش رو به رئیسش برسونه.

"به نفعتونه که گرفته باشنش!"

در حالی که چشمای عصبیش که اون رو به گرگی گرسنه شبیه میکردن رو به پسر روبروش دوخته بود، با صدایی که به خاطر مصرف بالای الکل خش دار شده بود، زمزمه کرد.

"محموله تون ده دقیقه پیش به اقیانوس سپرده شد"

گرگ مست، به سبک حرف زدن خاصی که اون نوچه رو نوچه ی مورد علاقش کرده بود پوزخند ترسناکی زد.

بهرحال، اون لحظه هیچی به جز جسمی که داخل کانتینر باربری مشکی رنگ، بین هزار و یک کانتینر دیگه با کشتی باربری حمل میشد تا به بندر سن پترزبورگ برسه، اهمیت نداشت!

***

Place: Seoul, South Korea

Date: August, 29, 2020

Time: 18:00

"آه پاپا! من هنوز نتونستم باهاش کنار بیام"

چانگ وو با حالت خاص خودش، موقع چرخوندن گردنش، ابروی چپش رو بالا انداخت و به پسرش که حالا با عجیب ترین حالت ممکن پشت میز بزرگ مشکی رنگی که روزی، جایگاه فرمانروایی خودش بود نشسته بود خیره شد.

"هیچ ایده ای داری که این جایگاه چقدر برازنده توعه؟"

"اما شغل خودمـ-..."

چانگ وو وسط حرفش پرید:

"مربی رقص، هاه؟ تو به اون حرکات احمقانه ای که تو طول شبانه روز کلی اکسیژن حرومشون میکردی میگی شغل؟"

رنگ نگاه پسر تاریک شد. هیچکس حق نداشت به اون و تنها کاری که تونسته بود اون رو تو این پنج سال اخیر زنده نگه داره، توهین کنه اما پدرش...

کی بود که بتونه حرف رو حرف مردی بزنه که حتی به پدر و مادر خودش هم رحم نکرده بود؟

اونم نه راجع به مسائل روزانه ای که میتونن بحثِ توی هر خونه ای باشن، بلکه بحثی که کبریت کوچکی بود برای شعله ور شدن مشعل وجود اون مرد؛ یعنی گذشته ی تنها پسری که براش باقی مونده بود...