آهنگ photograph-Ed Sheeran رو از جایی که اشاره شده، پلی کنید.***
Place: Busan, South Korea
Date: December, 30, 2007
Time: 22:22"تهیونگ تهیونگ..."
تهیونگ نگاهش رو از آویز متصل به زنجیر بلند دور گردنش که کادوی تولد 16 سالگیش بود، گرفت و به جیمین که به سمتش میدویید داد.
"نفس بگیر چیم.. جریان چیه؟"
"بلند شو... باید اینو ببینی!"
"هی از چی حرف میزنی..."
جیمین بهش اجازه ی وقت کشی نداد و دستش رو کشید و اون رو از روی نیمکت چوبی کنار درخت بلند کرد که تا وجه دیگه ی باغ بکشوندش.
تهیونگ بی حرف اما متعجب از رفتار هاش، قدم هاش رو دنبال میکرد تا زودتر به مقصد برسن.هرچقدر که جلوتر میرفت، جمعیت زیادی که دور استخر حلقه زده بودن بیشتر به چشمش میومد و اون رو کنجکاوتر از چیزی که بود میکرد.
"اونجا چه خبره؟"
پرسیدن سوالش، مصادف شد با بلند شدن صدای پیانو و کشیده شدن دستش توسط جیمین.
*آهنگ رو پلی کنید.
جیمین اون رو جلو کشید و از بین دوست ها و هم کلاسی هاشون که تو اون پارتی حضور داشتن رد کرد و حالا این تهیونگ بود که با دهنی که بسته نگه داشتنش سخت ترین کار ممکن شده بود، به پسر مو فندقی که روی پیانوی مشکی ای که شوگا پشتش بود نشسته بود و انگشت هاش تن تار های گیتار رو به لرزه در میاوردن خیره شده بود.
"Loving can hurt, loving can hurt sometimes
دوست داشتن میتونه آسیب بزنه... گاهی اوقات، دوست داشتن میتونه آسیب بزنه
But it’s the only thing that I know
"ولی این تنها چیزیه که میدونمتهیونگ خشکش زده بود و کوچکترین تلاشی برای مخفی کردنش انجام نمیداد. درست میشنید؟ اون صدای جونگکوکش بود؟
"When it gets hard, you know it can get hard sometimes
وقتی که سخت میشه... میدونی که این میتونه سخت بشه و-
It is the only thing that makes us feel alive
-تنها چیزیه که باعث میشه حس کنیم زنده ایم
We keep this love in a photograph
ما این عشق رو تو یک عکس نگه میداریم
We made these memories for ourselves
این خاطراتو برای خودمون ساختیمشون
Where our eyes are never closing
همون جا که چشمامون هیچوقت بسته نمیشن،
Hearts are never broken
قلبامون هیچوقت شکسته نمیشن،
And time’s forever frozen, still
و زمان برای همیشه یخ زده و ثابت مونده
So you can keep me
پس میتونی منو نگه داری،
Inside the pocket of your ripped jeans
تو جیب شلوار جینت
Holding me closer ‘til our eyes meet
منو سفت بچسبی تا وقتی چشمامون هم رو شکار کنن
You won’t ever be alone, wait for me to come home
"هیچوقت قرار نیست تنها باشی، منتظرم باش تا به خونه برگردماین صدای جونگکوک بود که این کلمات رو به زبون میاورد؟!
از روی پیانوی مشکی پائین پرید و قدم هاش رو به سمت منشا تند شدن تک تک ضربان هاش برداشت.
YOU ARE READING
REVENGER | KV
Romance┌ Revenger ┘ | انتقام جو | • کاپل | کوکوی • وضعیت | فیکشن ~ متوقف شده • ژانر | دارک فیک، رمنس، اسمات، انگست، هارش • روز آپ | نامعلوم • بخشی از فیکشن : کلمات نمیتونن توصیف کنن بلاهایی رو که اون مرد سر خودش آورد تا فراموش ک...