پارت ¹⁰_ صنوبر سیبری

262 83 37
                                    

سوهو گفته بود تنها میره حموم، اما...
خب انگار همه چیز یکم بین اون دو تا عجیب میگذشت چون حالا کمرش سردی دیوار رو حس میکرد و در حالی که نفس نفس میزد، به بدن خوش تراش مردی که توی آغوش بود، چنگ مینداخت و زیر بارون بوسه هاش ناله میکرد.

حتی نمیدونست چه اتفاقی افتاده؛ فقط به خودش اومد و دید داره بین دست های کریس بوسیده میشه؛ اون هم خیلی خیس و خشن!

دست های کریس بدون هیچ شرمی لاهای پاهاش رفتن و بدون ملایمت انگشتش رو وارد سوراخ سوهو کرد. تند و سریع؛ چیزی که ماهیت وجودیش بود!

- آخ... آروم!
سوهو بوسه رو شکست و با درد نالید اما نگاه سرخ و بی انعطاف کریس دهنش رو دوباره بست و همراه اون چشم هاش هم روی هم افتاد.

کریس به چشم های بسته ی پسر خیره شد و انگشتش رو سریع تر و تندتر تکون داد‌. نه بی قرار بود، نه هول؛ فقط کریس این روش رو برای داشتن اون پسر توی بغلش ترجیح میداد. میخواست طوری روی اون بدن اثر بذاره که رابطه های قبلیش فراموش بشه و اگر روزی رابطه ی جدیدی هم شکل گرفت، فقط اون توی مغز سوهو حک شده باشه.

انگشت هاش رو بیرون کشید و به جمع شدن صورتش خیره شد.
- برگرد!

سوهو کاملا مطیع و راضی به عقب برگشت و با تکیه دادن دست هاش به دیوار و قوس دادن به کمرش، منتظر شد. از اینکه کریس اینقدر خشن بود و اون رو مجبور به مطیع بودن میکرد لذت میبرد؛ حتی از این سکس که به نظر قرار بود دردناک هم بگذره لذت میبرد.

با ضربه ی محکمی که روی باسن خیس و برهنه اش نشست شونه هاش از ترس و شوک بالا پرید و ناله ی بلندی کرد.

- حواستو بده به من!
کریس عصبی غرید و سوهو با نفس بلندی چشم هاش رو بست.

خیره به چشم های بسته ی سوهو عضوش رو با دست پمپ کرد و نزدیکش شد.‌ لب هاش رو به جایی زیر گوشش رسوند و بوسه ی کوتاهی روش زد‌.
- دلت میخواد انجامش بدیم مگه نه؟
و بعد دیکش رو آروم و وسوسه انگیز روی سوراخ نیمه آماده ی سوهو کشید و به این که چطور لب هاش رو اسیر دندون هاش میکنه خیره شد.

فقط یک کلام در وصف اون پسر میتونست بگه؛ وسوسه انگیز!

- میخوامش...
سوهو آروم نالید و باسنش رو برای لمس بیشتر به عقب هل داد. کریس نیشخند کوچیکی زد و با انگشت هاش آروم مهره های کمرش رو نوازش کرد؛ این بی قراریش لذت بخش بود‌.

- باید مهربون باشم و بهت بدمش؟
و بعد بوسه ی خیس و سنگینی رو گردنش نشوند. سر عضوش رو خیلی آروم واردش کرد و به جمع شدن صورتش از درد و نفسی که به زحمت از بین لب هاش خارج میشد، نگاه کرد.

- سوالی... نپرس که جوابش... واضحه!
سوهو با درد و نفس نفس نالید و کریس با پایان حرفش کامل واردش شد. سوهو از درد فریاد کوتاهی زد و پیشونیش رو به کاشی های سرد حمام تکیه داد اما پر شدن یک دفعه ایش که همراه درد و سوزش بود، چیزی نبود که از بین بره.

CAMP-S¹ 'ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ'Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora