1.آن اولین ترک روی ستونها بود
که کودکی من را تعیین کرد،
که هر ناهمسانیای باید نابود شود
قبل از اینکه او بتواند خودش بشود.ترکها و امتیازهایی مثل این دوباره کنار یکدیگر رشد کردند،
درمان و فراموش شدند،
ولی در مرموزترین شکافها
آنها به زیستن و خونریزی کردن ادامه دادند.آرزو میکنم که ای کاش میتوانستم بالهای زیبایم را باز و پرواز کنم.
____________________
آیدی نویسنده: triviajisung
اوقات خوبی داشته باشین.💚

YOU ARE READING
Snowflake | nomin
Fanfiction"اگر به برف دست بزنی، میمیری." تصور کنید کل بچگیتون رو جای ناشناسی زندانی شده باشین، از اونجا فرار کنین و بفهمین دنیا آروم آروم در حال مردنه. نصف جمعیت جهان مردهن و فقط یه راه وجود داره تا بقیهشون رو نجات بدین. شما به یه ماموریت فرستاده میشین تا...