هلو گایز
اول از همه بنده آمدم با یه پارت بسیار عالی
فک کنم یواش یواش باید دیگه به این فیک خدافظی کنم و یه فیک جدید شروع کنم .
البته بعد چند پارت دیگه
نگران نباشین زود این فیک رو ول نمیکنم .
خب دیگه زر زدن بسه
ممنون میشم بین سطر ها کامنت بزارین و ووت بدید . دوستون دارم !
....
جونگکوک : پس اونجور که انتظار داشتی پیش نرفت
تهیونگ : اره ولی خوب بود
جونگکوک : واسه منم
تهیونگ : ها ؟
جونگکوک : هیچی هیچی
تهیونگ : لیسا رو چند روزه نمیبینم ، مونده هنوز خونه ی رزی ؟ چقدر این دختر پروئه ، میره خونه ی مردم رو تسخیر میکنه .
جونگکوک : اره فک کنم ، وای چه چیزای گفتن اینا پیش بچه ها ، رسیدم خونه نایون شروع کرد پرسیدن به بچه چجوری دنیا میاد
تهیونگ : مگه چی گفتن
جونگکوک : ...فلش بک وقتی جیمین اومد دنبال رزی :
جیمین : سلام
رزی : ...
جیمین : هنوزم نمیحرفی ؟
رزی : بعد اون حرفای زشتت انتظار داری باهات حرف بزنم ؟
جیمین : اینا نظر های منه ، و به نظرم واقعی هستن جنی داره از تهیونگ استفاده میکنه
رزی : جیمین .. یا میرونی یا همینجا پیاده میشم
...
رزی : بچه ها چی دوست دارین براتون بپزم ؟
نایون : کیکککککککککک
کای : با ادب باش
یونا : چیکار داری با نایون کای ؟!
کای : اهم خب باشه
رزی : جیمین راه بیوفت
...
جیمین : بلدی کیک درست کنی ؟
رزی : نه
جیمین : پس تو اینترنت بزن
وقتی زد تو اینترنت چگونه میتوانیم ...جیمین که دید رزی رو به گوشی هنگیده
گوشی رو گرفت دستش
جیمین : اینا که چیزی نیستن هنگ کردی ، اولی برو رو شهورت سواری بده و نزار از کاندوم استفاده کنه دومی اگه دیک همسرت خیلی زود از سوراخت نیاد بیرون میشه سومی خوب برو داروی بی هوشی بخور یا هم گیجگاه توی گردنتو فشار بده که اون وقت بی هوش نمی شی فقط عذاب میکشی پنجمی خوب شاداب باش و دنیارو به چپت بگیر و این که دنیا جایی برای شادابی نیست کار کن احمق ششمی اخه احمق الان همه جا اسلایم هست تو می خوای اسلامی بدرسی ؟ هفتمی خوب غذا نخور ورزش کن سوال دیگه ای هس ؟
رزی : جیمین ، بچه ها اینجان !
جیمین : خوبه دیگه زود تر همه چیز رو یاد میگرن
رزی : پارک جیمین ازت متنفرمممممم
جیمین : خواهش میکنم
YOU ARE READING
BLACK SUIT || taennie ||
Fanfictionآروم از سر جام بلند شدم و به سمت در رفتم . آروم بازش کردم ، هیچکس نبود ، با قدم ها نوک انگشتی آروم آروم به سمت حیاط رفتم . بادیگارد ها اونطرف بودن و از فرصت استفاده کردم و دویدم ؛ ولی متوجه من شدن ، سرعتم رو بیشتر کردم ولی از بس ترسیدم که پام پیچ خو...